شرح خطبه فدکیه(جلسه هفتم) 🍃پيامبر، واسطه نورانیت قلبها🍃 ✨«فَرَأی الاُمَمَ فِرَقاً فی اَدْيانِها». در معنای اين عبارت بنا بر ضمير فاعل رَأی دو احتمال وجود دارد؛ 1⃣اوّل اينكه خداوند ديد امّت ها از نظر دينی، فرقه فرقه شده اند: يكی آتش می پرستد، يكی خورشيد، يكی ماه، يكی بت و... ، 2⃣و دوّم اينكه وقتی پيامبر مبعوث شد دید انسان هايی كه بايد خداپرست باشند بت پرست و گاوپرست و... شده اند. ⬅️حتی برخی از برخی بدبخت تراند، يكی مثل خودش را می پرستد، آن ديگری كه بدبخت تر است حيوان را می پرستد و آنكه از همه بدبخت تر است رفته جمادات را بت كرده و می پرستد. يعنی چند مرتبه پايين تر از وجود خودش را می پرستد. پس در احتمال : ✅اول: خداوند وقتی مردم را اينگونه ديد پيامبر را مبعوث كرد ✅و در احتمال دوّم پيامبر در موقع بعثت مردم را اينگونه ديد. ✨«عُكَّفاً عَلی نيرانِها». و ديد كه اين مردم آتش پرست شده اند يا به احتمال ديگر بگوييم راهی را رفته اند كه به جهنم منتهی می شود. ✨«عابِداً لأوْثانِها». «و بت هايشان را عبادت می كنند». «مُنْكِرَةً لِلّهِ مَعَ عِرفانِها». «و با اينكه فطرتاً نسبت به خدا شناخت داشتند خدا را منكر شدند». ✳️اينجا ممكن است توهّم شود كه در اين عبارت تناقض وجود دارد يعنی می گويد هم شناخت به خدا داشتند و هم منكر شدند. ⬅️امّا با دقّت در اين عبارت معلوم می شود همان طور كه قبلاً گفته شد خداوند شناخت خودش را در همۀ دل ها جاسازی كرده و همۀ فطرت ها به توحيد اقرار و اعتراف دارند، ولی برخی انسان ها عليرغم اين فطرت خدا را انكار می كنند. ✅اين از نظر بحث فلسفی در مورد اين عبارت كه درست هم هست. امّا به نظر می رسد مطلب بالاتر از اين است. بحث عرفانی است، يعنی حضرت كلمۀ معرفت به كار برده است 👈و فرق است بين علم و عرفان. ✳️يعنی خدا خودش را، توحيدش را در جميع موجودات عالم حتی در سلول ها و كوچكترين ذرّه ها جاسازی كرده است. هر ذرّه ای را كه ببينيد موحّد است. همۀ موجودات موحّدند. ⬅️فقط انسان است كه با اختياری كه خدا به او داده، گاه بر خلاف مسيری كه همۀ اجزاء پيكره اش حركت می كنند می رود، چرا؟ ✳️ برای اينكه تابع شهوت و غضب می شود و لذا عليرغم همۀ پيكره اش كه توحيد را فرياد می زند، انسان مشرك و كافر می شود. ادامه⬇️⬇️ @chele_hozor