4/5- عاملِ هراسِ جمعی:
هراسِ جمعی (هیستری جمعی) شکلی از اختلال روانزاد است که معمولاً از یک نفر شروع و به سرعت در جمعی از افراد منتشر میشود. این اختلال زمانی رخ میدهد که افراد یک اجتماع بهطور همزمان تحت تأثیر یک محرک تنشزا واقع میشوند؛ حتی در پی این عارضه برخی علائم فیزیکی ناشی از تنشهای ذهنی نیز بروز پیدا میکند و در حقیقت این افراد بهطور ناگهانی اعتقاد پیدا میکنند که توسط یک عامل خارجی بیمار شدهاند. اگرچه اغلب موارد هراسِ جمعی در ابتدا بهعنوان مسمومیت، حمله شیمیایی و یا بیوتروریسم تلقی میشود ولی بررسیها هیچ اثری از توکسین یا عامل شیمیایی را نشان نمیدهد و در کلیهی موارد، مبتلایان به سرعت و بدون کوچکترین عوارضی بهبود مییابند.
این عارضه نه مختص مقطع فعلی و نه منحصر به کشور ماست. نمونههای تاریخی (از تاریخ قدیم و معاصر) و جغرافیایی (از قارههای مختلف جهان) و مصادیق فراوانی دارد. منجمله در سالهای 1962 و 2008 در تانزانیا؛ 1965 در انگلستان؛ 1976، 1988، 2002، 2011 در آمریکا؛ 1983 در کرانه باختری؛ 1990 در کوزوو؛ 1993 در مصر؛ 2006 در پرتغال؛ 2007 در برزیل؛ 2010 در برونئی؛ 2013 در سریلانکا و 2018 در امارات.
در کشورمان نیز مصادیقی از کرمان در سالهای 1365 و 1371؛ یزد در سال 1373 و سردشت در سال 1381 وجود داشته است.
نکته قابل توجه آنکه در مصادیق ایرانی و جهانی علائم و عوارض مشابهی مطرح میشوند. همچنین بیشترین فراوانی در عامل شروع کننده، وجود یک بو در محیط و یا ادراک بویایی غیرواقعی، شروع کنندهی ایجاد هراسِ جمعی بوده است. مکان رخداد این پدیده غالباً در مدارس بوده است. سن غالب، زیر 20 سال؛ جنسیت مبتلایان به این عارضه غالباً در دختران بوده است.
مدتی پس از آغاز رویدادهای ماههای گذشته در مدارس کشور، تعدادی از حاذقترین پزشکان و روانشناسان ایرانی، فرضیهی هراسِ جمعی را مطرح نمودند. بررسیهای دقیق میدانی، آزمایشگاهی و معاینات بالینی صحت این فرضیه را برای تعداد قابل توجهی از مدارس اثبات نمود.
5- یافتههای میدانی، آزمایشگاهی و نتایج بررسیهای ستادی و مطالعات آماری وقایع:
5/1- در هیچ یک از یافتههای صحنهیی و بررسیهای آزمایشگاهی در معتبرترین آزمایشگاههای کشور، هیچگونه ماده سمی که قابلیت ایجاد مسمومیت را دارا باشد، مشاهده نشد.
5/2- به فضل الهی هیچ مورد فوتی یا عوارض جسمانی مانا و بلند مدت وجود نداشته است.
5/3- در اکثر قریب به اتفاق روشهای درمانی اعمال شده برای مراجعینی که اعلام بدحالی نموده و به درمانگاههای مختلف مراجعه کردهاند، صرفاً درمانهایی در حدّ دریافت اکسیژن، سرم و داروهای آرامبخش بوده است.
5/4- میانگین حضور مراجعین در درمانگاهها حدود دو ساعت بوده است و تعداد بسیار اندکی از آنها بستری کوتاه مدت شدهاند (آنهم بهدلیل اضطراب).
5/5- اظهارات متفاوت دانشآموزان یک کلاس از مشاهدات، بوهای استشمامی یا عوارض جسمانی قابل تأمل بود (مثلاً در مورد جامد، مایع یا گاز بودن مواد ادعا شده؛ رنگ مواد؛ بوی مواد؛ تنوع عوارض اعلامی و ...).
5/6- حالت سرایت ادعاها از اماکن نزدیک به یکدیگر (عامل همجواری) به گونهای که با ادعای بدحالی در یک کلاس، دانشآموزان کلاس دیگر پس از اطلاع از وضعیت آن کلاس، اعلام بدحالی کردهاند، در حالی که کلاسهای غیرمطلع، هیچ مشکلی را اعلام نکردهاند.
5/7- از نکات بسیار قابل تأمّل اینکه در اکثر قریب به اتفاق موارد، ادعای بدحالی مختص دانشآموزان بوده است و مصادیق بسیار نادر و انگشت شماری از اعلام مسمومیت در کادر آموزشی یا عوامل خدماتی مدارس گزارش شده است.
5/8- «تمارض» یکی از عواملِ اثبات شده به تعداد قابل توجه، بوده است. در بررسی انگیزههای تمارض، سه انگیزهی بازیگوشی، فرار از درس و امتحان، و در موارد اندکی انگیزههای القایی دیگران، بهمنظور ایجاد التهاب و اغتشاش دخیل بوده است.
5/9- در بررسیهای ستادی و مطالعات آماری، 86% از مدارس اعلام کنندهی بدحالی، دخترانه و 14% پسرانه بودهاند.
5/10- از آموزشگاههای یاد شده به تفکیکِ مقطع تحصیلی به ترتیب: 68% مقطع متوسطه دوم، 16% مقطع ابتدایی، 15% مقطع متوسطه اول و 1% خوابگاه دانشجویی دختران بودهاند.
5/11- فراوانی دانشآموزان دارای ادعای بدحالی در استانهای مختلف به ترتیب: بیشترین تعداد دانشآموز بهلحاظ اعلام مسمومیت استانِ خوزستان و کمترین تعداد دانشآموز در استانِ خراسان جنوبی بوده است.