نظریه بازنمایی ( representation) نظریه بازنمایی در فلسفه و روان‌شناسی به بررسی چگونگی درک ما از واقعیت و محدودیت‌های حسی ما در این زمینه می‌پردازد. به‌ عبارت دیگر، ما هرگز نمی‌توانیم به واقعیت عینی و خالص دست پیدا کنیم، زیرا ادراک ما از واقعیت تحت تأثیر حواس، تجربیات، تفاسیر و پیش‌داوری‌های شخصی‌مان قرار دارد. حواس پنج‌گانه‌ی ما، هر کدام به نوعی واقعیت را فیلتر می‌کنند و به ما تصویری ناقص و اغلب تحریف‌شده از آنچه در واقع هست می‌دهند. مثلاً، آنچه ما به‌عنوان رنگ می‌بینیم، تعبیر مغز ما از امواج نوری است که به چشم می‌رسد، و یا صداهایی که می‌شنویم، درک ما از ارتعاشات مولکول‌های هوای اطراف ماست. بیماری‌های مختلف فیزیکی یا محیطی می‌تواند بر ادراک ما تأثیر بگذارند. این نظریه در عرصه‌های مختلفی چون هنر، ادبیات و علوم اجتماعی مورد استفاده قرار می‌گیرد تا نشان دهد که چگونه روایات و تفسیرهای مختلف می‌توانند بر درک ما از واقعیت تأثیر گذاشته و در نهایت به شکل‌گیری جهان‌بینی‌های متفاوت منجر شوند. به این ترتیب، درک ما از واقعیت نه تنها به خود آن واقعیت بستگی دارد، بلکه به نحوه‌ی تعامل ما با آن نیز وابسته است. -------------------------------------- علوم و سواد شناختی 🔰 @cognitivescience