سال 1978، نقطهی عطفی در تحول فکری لیکاف به شمار میرود. در همین سال وی کلاس استعارهی مفهومی را در دانشگاه برکلی برگزار کرد. دکتر رضا نیلی پور که از اساتید مطرح زبانشناسی ایران به شمار میروند و برای فرصت مطالعاتی به برکلی رفته بودند، نیز در این کلاس حضور داشتند. لیکاف پی برد که استعارهها فقط آرایههای ادبی نیستند، بلکه استعارهها ساز و کارهای بنیادی مفهومسازی ذهن ما هستند.
در سالهای بعد لیکاف با همکاری فیلسوفی به نام مارک جانسون دو کتاب بسیار تأثیرگذار را با عناوین «استعارههایی که با آنها زندگی میکنیم» (1980) و «فلسفهی بدنمند؛ ذهن بدنمند و چالش آن برای فلسفهی غرب» (1999) تألیف کردند. در کتاب فلسفهی بدنمند، لیکاف و جانسون بیان میکنند که انسانها موجوداتی نورونی هستند و مغز ما دروندادهای خود را از جسم ما میگیرد. مؤلفان کتاب در پاسخ به سؤال “ما انسانها کیستیم؟” به سه اصل کلی اشاره میکنند: ذهن انسان ذاتاً بدنمند است؛ اندیشههای انسان بیشتر ناآگاهانه هستند؛ مفاهیم انتزاعی به طور عمده استعاری هستند.
ثمرات انقلاب دوم شناختی و رویکرد شناختی به زبان به حوزههای دیگر نیز وارد شد. از جمله کارهای مهم لیکاف میتوان به همراه کردن مطالعات زبانشناسی با علوم اعصاب شناختی اشاره کرد. وی با همکاری با فلدمن، نظریهی نورونی زبان را مطرح کرد (از مولکول تا استعاره، 2006). علاوه بر این زبانشناسی شناختی به مسائل دیگری همچون ریاضیات، سیاست و اخلاق نیز پرداخته است. لیکاف معتقد است ریاضیات نیز استعاری است و بر اساس اصل بدنمندی طراحی شده است. وی همچنین در کتاب “سیاست اخلاقی” (2002) بیان میکند که ایدئولوژی سیاست هم بر اساس ساختار خانواده شکل گرفته و مبنای استعاری دارد. به طور خلاصه میتوان گفت که براساس رویکرد زبانشناسی شناختی، همهی مفاهیمی که انسان فرا میگیرد مبنای تجربی دارد و بر اساس استعارههای بدنمند شکل گرفته است.
منابع متن:
حاتمی، جواد (1392). درباره علم شناختی؛ هوش مصنوعی، روانشناسی، زبانشناسی، علم اعصاب و فلسفه ذهن. تهران: امیرکبیر.
نیلی پور، رضا (1394). زبانشناسی شناختی، دومین انقلاب معرفت شناختی در زبان شناسی. تهران: هرمس.
منبع: مجله مغز و شناخت، شماره 5، بهار 1397
گرامر زاینده و انقلاب شناختی دوم
کانال تخصصی علوم شناختی
https://eitaa.com/cognitiveScience