🔴 حکایتی درباره توفیق تشرف خدمت امام زمان (عج الله) یکی از اخیار زمان به نام حاج محمدعلی فشندی تهرا نی، توفیق تشرف به خدمت حضرت بقیه الله – عجل الله تعالی فرجه – نصیبش شده و داستانهایی دارد که نمونه ای از آن را از زبان خودشان اینجا ذکر می کنیم: قریب سی سال قبل عازم کربلا شدیم برای ز یارت اربعین، موقعی بود که برای هر نفر جهت گذرنامه چهار صد تومان می گرفتند، بعد از گرفتن گذرنامه، خانواده گفت من هم می آیم، ناراحت شدم که چرا قبلا نگفته بود، خلاصه بدون گذرنامه حرکت نمودیم و جمعیت ما پانزده نفر بود، چهار مرد و یازده زن و یک علویه همراه بود که قرابت با دو نفر از همراهان داشت و عمر آن علویه 105 سال بود، خیلی به زحمت او را حرکت دادیم و با سهولت و نداشتن گذرنامه، خانواده را از دو مرز ایران و عراق گذراندیم و به کربلا مشرف شدیم. قبل از اربعین و بعد از اربعین به نجف اشرف مشرف شدیم و بعد از 17 ربیع الاول قصد کاظمین و سامرا را نمودیم. آن دو نفر مرد که از خویشان آن علویه بودند از بردن علویه ناراحت بودند و می گفتند او را در نجف می گذاریم تا برگردیم، من گفتم زحمت این علویه با من است و حرکت نمودیم. در ایستگاه ترن کاظمین برای سامرا جمعیت بسیار بود و همه در انتظار آمدن ترن بودند که از کرکوک موصل بیاید برود بغداد و بعد از بغداد بیاید و مسافرها را سوار کند و حرکت کنند، و با این جمعیت تهیه بلیط و محل بسیار مشکل بود. ❌ ادامه در پست های بعدی... 🔻🔻🔻