🔻چهارچوب‌بندی معنایی انگاره‌ی مذاکره-ایجاد گشایش سپهر خلجی، رئیس شورای اطلاع رسانی دولت سیزدهم: 🔹️چرا «انگاره‌ی ایجاد گشایش از طریق مذاکره» در این چند ماه و بعد از بروز بحرانهای مصنوعی و دست‌ساز مانند قطعی برق، افزایش یکباره قیمتها، افزایش تجمعات و بی‌نظمی در مدیریت اجتماعی، برجسته‌سازی می‌شود؟ تا جایی‌که لشکر مدیران اجرایی، سیاسی و صاحبنظران رسانه‌ای به صورت پرحجم برای برون رفت از مشکلات، مجدد نسخه مذاکره می‌پیچند؟ تکرار همان نسخه‌های تجربه شده و شکست خورده که در دهه 90 طیفی از مدیران اجرایی به پشتوانه شبکه رسانه‌های در اختیار، انگاره‌ ضرورت مذاکره را چهارچوب‌بندی کردند اما این ایده شکست خورد و در نهایت در پایان کار، دولت دوازدهم به عبرت در تاریخ مدیریت اجرایی کشور تبدیل شد. 🔹️جا دارد در معنا و اطراف مفهوم انگاره‌سازی تأمل کنیم؛ در انگاره‌سازی، مخاطب با بازتاب واقعیات سروکار ندارد بلکه واقعیت‌ها دستکاری شده و همراه با تفسیری پنهان ارائه می‌شوند. انگاره‌سازی تکنیک و البته کلید معنی‌سازی در ادراک است. انگاره برداشتی غیرواقعی است که فرستنده پیام به شکلی هدفمند برای مخاطب ارائه می‌کند. انگاره‌ها برای خلق هویت یا منزلت، جهت القاء یک مفهوم و یا برای ترفیع یا تنزل دادن یک روایت ساخته‌ می‌شوند. 🔹️والتر لیپمن در موضوع افکار عمومی، شرح می‌‌دهد که چگونه تصاویری که در ذهن ما شکل‌گرفته‌اند، رفتارها و کنش‌‌های ما را جهت می‌دهند. لیپمن این تصاویر را شبه‌واقعیت نام می‌نهد. او معتقد است که بین آنچه که به ذهن مخاطب القاء می‌شود و آنچه در عالم واقع وجود دارد، فاصله‌‌ است. یکی از ظریف‌ترین کارهایی که رسانه‌‌ در سازوکار انگاره‌سازی انجام می‌دهد سرکوب افکار از طریق حذف حقایق است، گاه بخشی از آن را حذف و گاه بخشی غیرواقعی به آن اضافه می‌‌کند. علاوه بر آن تغییر یک انگاره در ذهن مخاطب منجر به تغییر تصورات از پیرامون و محاسبات می‌شود. 🔹️شاید الان بهتر درک شود که چرا انگاره «مذاکره-ایجاد گشایش» در ذهن و ادبیات برخی مسئولان مجدد بازسازی می‌شود. حالا اگر از انگاره ضرورت مذاکره برای ایجاد گشایش فاصله بگیریم در آن سوی مذاکره، صحنه را چگونه می‌بینیم؟ با آمریکایی مواجه هستیم که همه تعارفات دیپلماتیک را کنار گذاشته و حتی برای پیشبرد مقاصد، به شعارهای نمایشی دو سه دهه پیش مانند آزادی و حقوق‌بشر هم توجه نمی‌کند، نقاب از چهره و دستکش مخملین از دست چدنی برداشته و علنی و با قلدری از مکزیک و پاناما تا کانادا و گرینلند را مطالبه می‌کند. در عین حال تمام قد از جنایات ضدبشری رژیم صهیونیستی و کشتار هزاران هزار زن و بچه حمایت کرده و با وقاحت تمام حتی دادگاهی که این جنایات را محکوم می‌کند را هم تحریم می‌کند. هر کشوری که با او وارد مذاکره شده به پادگان نظامی آمریکا تبدیل شده و در هیچ مذاکره‌ای منافع و خواسته طرف مذاکره محقق نشده، حالا چگونه و بر اساس کدام تجربه موفق، مجدد انگاره مذاکره-ایجاد گشایش با قالب مذاکره شرافتمندانه چهارچوب‌بندی می‌شود؟ آن هم در شرایطی که هیچگاه در تاریخ، آمریکا تا این اندازه بی‌شرافت، منفور و رسوا نبوده است. 🔹️اساسا بعد از این همه ظلم و جنایت علیه ملت ایران، از تحریک و حمایت از صدام برای ضربه به ایران تا قتل فرزندان عزیز ملت از شهید نادر مهدوی تا حاج قاسم سلیمانی و تا مقابله مستقیم با ایران در عملیات وعده‌ صادق و تسهیل حمله رژیم صهیونیستی به خاک کشورمان از طریق پادگان‌های آمریکایی و کمک اطلاعاتی و تجهیزاتی بی‌سابقه به رژیم برای هدف قراردادن نقاطی در کشور و شهادت مدافعان وطن و سیاهه‌ای از دروغگویی، خلف وعده و جنایت، کدام عقل سلیم و مسئول متعهدی به انگاره مذاکره-ایجاد گشایش باور دارد؟ به نظر می‌رسد جریانی تلاش دارد با انگاره‌سازی از مذاکره و ایجاد گشایش، مفاهیمی چون قدرت ملی، عزت‌طلبی و استقلال خواهی تاریخی ملت ایران را بی اعتبار کرده و پیچ و مهره‌های ریل سازش با طعم تسلیم را چهارچوب‌سازی کند. بر پایه نظریه چهارچوب‌سازی، صاحبنظران و رسانه‌ها افکار عمومی را به سمت‌وسوی موضوع دلخواه می‌کشانند و آن را در قالبی خاص ارائه داده و رویدادها و موضوعات مورد پردازش را به شکل مطلوب خود سازمان‌دهی می‌کنند. 🔹️رسانه‌ها به اتکا کارشناسان اطراف مدیران تصمیم‌ساز، برای چهارچوب‌سازی و تولید معنا برای مخاطبان، از رویه‌ها و شگرد‌هایی چون انتخاب واژگان، استعاره‌ها، تمثیل‌ها و... استفاده می‌کنند تا داستان و روایتی معنادار از آنچه می‌خواهند، بسازند. https://eitaa.com/cyberarmy