هدایت شده از کانال شعرعلوی
آیه ی تطهیر هم با او مطهر گشته است کائنات از نور ایمانش منور گشته است ای که افلاک است خانم مستجیر نان تو میشود آزاد هرکس شد اسیر نان تو کاش بنویسی مرا جیره بگیر نان تو بی نیاز از هر دو دنیا شد فقیر نان تو چون که دستت را به پخت پخت نان بوسیده است دست دستاس تورا هفت آسمان بوسیده است تو گل نیلوفر هجده بهار حیدری تو چراغ روشن شبهای تار حیدری تو قرار چشمهای بی قرار حیدری در دل تلخی و شیرینی کنار حیدری حرز مولا در میان کار زارش نام توست آفتاب عشق را تا بیکران تابنده ای در دل غمها علی را باز هم تو خنده ای کهکشان را با حجابی اطلسی پوشانده ای پیش نابینا میان حصن چادر مانده ای ۲ 💠