خانه پدربزرگ را دوست داشتم ظهر که می شد بوی غذا تمام اتاق را پر میکرد آفتاب روی سفره ی مادربزرگ پهن میشد و طعم غذا را دلچسب تر میکرد کاش آنوقتها هیچ وقت تمام نمیشد ❤️ظهرتون بخیر 🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰   @dadhbcx