شاهکاری از دست به قلم های دوره 👏 N. Shakeri: من وباشگاه نماز شبی ها😍 از کوچه ی فضای مجازی گوشی ام عبور میکردم بی هدف ،بی برنامه، بی انگیزه وتکرار وارکوچه ها راقدم میزدم ویکی پس از دیگری راطی میکردم😞 وروی هرکوچه تابلویی نصب شده بود ونام کوچه ها بر روی آن حک شده بود کوچه ی سلب اراده،کوچه ی سلب آرامش؛ کوچه ی سلب بندگی،کوچه ی سلب شکر نعمت ها،کوچه ی سلب عقل ناگهان تابلو یکی از کوچه هانظرم را به خودش جلب کردبر روی تابلو نوشته شده بود به طرف باشگاه نماز شبی ها🤔 بی اختیار وارد کوچه شدم وقتی چند قدمی از کوچه را جلو رفتم جمعیتی عظیم را دیدم که جلو ساختمانی بسیار بزرگ جمع شده بودند سر در ساختمان نوشته شده بود باشگاه نماز شبی ها هرکس تلاش میکرد تا از دیگری سبقت بگیرد وخود را به ورودی این ساختمان برساند باتعجب خود را به جمعیت رساندم واز یکی از حاضرین دراین جمع سوال کردم این جا چه خبر است؟😳 اتفاقی افتاده؟😰 همان طور که چند کاغذ در دستانش بود وتلاش میکرد که زودتر به ثبت نام و عضویت دراین باشگاه برسد گفت:چند وقتی است که روحم بیمار شده وطبیبان آن را لاعلاج میدانند باخبرشدم دراین باشگاه روح آدمی را با پیشرفته ترین امکانات درمان میکنند وآفت ها وامراض را از آن دور میکنند با جمعی از دوستان به این جا آمدیم تا روحمان را درمان کنیم دیگری گفت:عده ای که دلشان دریایی است دور هم جمع شده اند تا روح قطره های سرگردان وبیمار را به دریای بزرگ معنویت پیوند بزنند میگویند کار پیوندشان دردنیا بینظیر است😃 من که دیر زمانی بود روحم بیمار بود وخودم این را میدانستم مشتاقانه درصف ثبت نامی ها قرار گرفتم ولطف خداوند شامل حالم شد وجزو هزاران نفری شدم که به عضویت این باشگاه درآمدند از آن روز طلایی مدتی است میگذرد ومن هروز خدا را شکر میکنم ومیگویم خدایاهزاران هزار مرتبه شکرت که بار دیگر به من فرصت بندگی دادی ومن را درمسیر هدایت قرار دادی🙏