⭕️ حمله سال 97 ایران به جولان 🔹درست سه سال پیش در چنین شبی بود که در پاسخ به حمله رژیم صهیونیستی به فرودگاه تی‌4 و شهادت 7 نفر از نیروهای پهپادی ایران که برای جنگ با تروریست‌های داعشی به این پایگاه اعزام شده بودند، ایران با 55 راکت و موشک تأسیسات رژیم صهیونیستی در جولان اشغالی را هدف قرار داد. در این حمله که درست یک شب پس از خروج ترامپ از برجام روی داد ده‌ها نظامی صهیونیستی کشته و زخمی شدند، کما اینکه اگر در خبرهای همین روزها بگردید مطالبی را پیدا می‌کنید که نشان از نگرانی شدید رژیم صهیونیستی از تحرکات صورت گرفته در جولان را دارد. 🔹20فروند موشک فجر 5 به همراه 35 راکت فجر 3 تأسیسات رژیم صهیونیستی در جولان را هدف قرار داد. حمله‌ای که این رژیم فکرش را هم نمی‌کرد که در این ابعاد صورت بگیرد. حملات با موشک‌های فجر5 هدایت‌شونده یا همان نقطه‌زن صورت گرفت و همه 20 فروند موشک با دقت به اهداف خود اصابت کرد. باوجود حضور سامانه گنبد آهنین، هیچ یک از راکت‌ها و موشک‌ها رهگیری هم نشد. این حمله (باوجود التماس‌های شدید رژیم صهیونیستی از طریق کشورهای اروپایی، به ویژه آلمان‌ به ایران) صورت گرفت و نقش مهمی در تجدیدنظر صهیونیست‌ها برای حمله به مواضع ایرانی‌ها در سوریه داشت. 🔹پس از این حمله، هیچ وقت، تاکید می‌کنم هیچ وقت حمله‌ای به مواضع شناخته شده و معرفی شده ما در سوریه توسط رژیم صهیونیستی صورت نگرفت. از آن روز تا به الان، هر حمله رژیم صهیونیستی به مواضع ارتش سوریه را حمله به مواضع ایران جا زدند و جار زدند و برای هر حمله کلی شهید و زخمی ایرانی تراشیدند که در میان آن‌ها فرماندهان ارشد سپاه (مانند چند نوبت سردار حاجی‌زاده) هم قرار داشتند. مانند همین حمله‌ای که دو روز پیش به انبار مواد پلاستیکی در بندر لاذقیه شد و مرکز حقوق بشر انگلیسی تروریست‌های سوری مدعی شهادت 8 ایرانی شد!! 🔹نفس این حمله درست یک شب پس از خروج ترامپ از برجام در آن روزها پیام خاصی داشت و نشان داد که ایران آرام آرام می‌خواهد شمشیرش را تیز کند. هر چند به دلیل برخی سیاست‌های داخلی فورا چنین اتفاقی نیفتاد و صلاح دیده شد که کمی با حوصله حرکت شود (کلاه گشاد اروپایی‌ها بر سر دولت و خوش‌خیال‌هایی که فکر می‌کردند کشورهای اروپایی جبران مافات خواهند کرد، اما گذشت زمان همین را هم ثابت کرد که آن‌ها خودشان چقدر وابسته به امریکا هستند و بدون اجازه رئیس جمهور امریکا، جرأت نفس کشیدن هم ندارد!) 🔹در تابستان همان سال با انتقال سامانه‌های جنگال قرارگاه پدافند هوایی، به ویژه نیروی هوافضای سپاه به سوریه یک رشته جنگ الکترونیک شدید با صهیونیست‌ها تدارک دیده شد که منجر به از رده خارج کردن سامانه‌های پدافندی فلاخن داوود و پیکان از رده عملیاتی شد. شرح این عملیات‌ها هم را پیش از این دادیم. نبردهای ایران و رژیم صهیونیستی در سوریه به صورت غیرمستقیم ادامه داشت و این رژیم با حمله به مواضع ارتش سوریه در تلاش بود تا با افزایش هزینه برای مقامات دمشق، آن‌ها را به انتخاب دو مسیر وادار کند، یا عذر ایرانی‌ها را بخواهد یا آنکه به این حملات عادت کند. 🔹دولت سوریه نه می‌توانست عذر ایران را بخواهد - به دلیل اینکه اگر ایران از سوریه خارج می‌شد رژیم صهیونیستی و امریکایی‌ها به سرعت دولت این کشور را سرنگون می‌کردند - و نه می‌توانست به حملات صهیونیست‌ها پاسخ دهد. دومی را به دلیل از بین رفتن زیرساخت‌ها و البته وعده روس‌ها برای بازسازی هر چیزی که رژیم صهیونیستی نابود می‌کند، انجام نمی‌داد و به ما هم اجازه چنین کاری را نمی‌داد. البته در هر موردی که یک ایرانی به شهادت رسید، پاسخ داده شد اما هیچ وقت این پاسخ‌ها دلچسپ خود من نبوده است. 🔹وقتی خرابکاری‌های رژیم صهیونیستی در داخل ایران تشدید شد و پس از آنکه برای همه مشخص شد سیاست صبر و پاسخ ندادن دشمن را جری‌تر می‌کند آن سیاست بالاخره کنار گذاشته شد. حالا به صورت هفتگی شاهد ضربات ریز و درشتی به رژیم صهیونیستی در داخل سرزمین‌های اشغالی هستیم، ضرباتی که می‌تواند پیامدهای سنگینی در درازمدت برای سران این رژیم کودک‌کش داشته باشد. این حملات تابعی از شرایط مختلف منطقه‌ای و بین‌المللی است. به نظر نمی‌رسد که در تهران کسی دوست داشته باشد این ضرب‌آهنگ را کم کرده یا قطع کند. باید برای ملت‌های منطقه سست تر بودن خانه صهیونیست‌ها از خانه عنکبوت ثابت شود. 🔹به هر حال آنچه در بامداد روز 20 اردیبهشت سال 1397 در بلندی‌های جولان روی داد، نخستین حمله مستقیم ایران به رژیم صهیونیستی بود. حمله‌ای که شرایط به ما می‌گوید باید باز هم تکرار شود، چرا که این رژیم به غیر از زبان زور و تهدید چیز دیگری نمی‌فهمد. این زبانی است که خودش انتخاب کرده است.