🍂
🔻 گفتگو با
امیر حسنی سعدی( ۱۴ )
فرمانده وقت لشکر ۹۲ زرهی
موضوع: بازدارندگی در شروع جنگ
━•··•✦❁🧿❁✦•··•━
درودیان: درست است که امام (ره) پشتیبانی کردند، اما اگر این قابلیت در درون ارتش نبود، هیچ تأثیری نداشت؛ پس، این قابلیت در درون خود ارتش بود که هم امام (ره) به ارتش اعتماد کرد و هم ارتش به فرمان ایشان پاسخ مثبت داد؛ زیرا، برخی معتقدند که امام (ره) در مورد ارتش نگرانیهایی داشتند، اما ایشان دو ماه پس از پیروزی انقلاب خطاب به ارتش فرمودند: «با تمام تجهیزات در سراسر کشور رژه بروید»؛ موضوعی که اعتماد به ارتش را نشان می داد.
به نظر من، اگر بخواهیم این بحث را به دو مرحله، یکی پیش از انقلاب و دیگری پس از انقلاب، که شما مفصل تر گفتید، تقسیم کنیم، درباره پیش از انقلاب، باید بگویم دو تا گزارش دیدم که در ساختار ذهنی ام خیلی تأثیر گذاشت. از نظر روحی و روانی معتقدم که پیش از انقلاب، ارتش عراق این طور که ما شنیدیم) از ما می ترسیده است. در گزارشها نیز، چنین آمده است، حتی پس از انقلاب، که با نیروی تیپ ۲۳ نیروی مخصوص در مرز خرمشهر بودیم، نیز آنها همین احساس را داشتند و می گفتند اگر به ما اجازه بدهند، ما پاسگاه شلمچه را می زنیم و تا بصره می رویم! یعنی تا این حد در وجود خودشان (تابستان سال ۱۳۵۸) احساس قدرت می کردند.
من در گزارشی که متن سند ترجمه شده سازمان سیا درباره ارزیابی ارتش عراق بود، خواندم که سازمان سیا معتقد است توان ارتش عراق از نظر نیروی انسانی و نیروی هوایی در حد فاصل قرارداد ۱۹۷۵ تا پیروزی انقلاب)پنج برابر ایران شده است، یعنی ارزیابی اش این بود که دیگر ارتش عراق آن ارتش سال ۱۹۷۵ نیست، بلکه کارهایی را انجام داده است.
نکته مهم گزارش دوم نیز این بود که شاه خیلی تحت فشار بوده است، طوری که به او می گفتند چرا این همه تجهیزات خریداری می کند؟ به ویژه خبرنگاران خارجی و دموکراتهایی که در آمریکا سر کار می آمدند، به دلیل مسائل حقوق بشر با روابط شاه با آمریکا برای خرید تجهیزات مخالف بودند.
شاه در آنجا استناد می کند (من گزارشش را خودم خواندم و می گوید: «شما چرا ارتش عراق را نمی بینید. امروز، ارتش عراق از ما قوی تر است. یعنی ارزیابی خود شاه این بوده که پیش از انقلاب، ارتش عراق از ما قوی تر بوده است.
طبق این دو گزارشی که خواندم، تصور می کنم که ارتش عراق از ارتش ما قوی تر بوده، اما بر اساس تصورات روحی و تجربه های درگیریهای قبلی، ارتش ما در برابر عراق احساس قدرت می کرده است.
بنابراین، بر اساس گزارش سیا و حرفی که شاه می زند، نخست اینکه، ارتش عراق نسبت به ما برتر بوده است و دوم، قدرتی را که ما می گوییم، داشتیم با انقلاب تمام شد؛ زیرا، بر اساس وابستگی به قدرت آمریکا بود.
به اعتقاد من، اگر شما توضیح بفرمایید، صادقانه به شما عرض می کنم. آن قدرتی که ما امروز می گوییم ارتش داشته، صرف آن قدرت در درون ارتش ایران نبوده، نه اینکه نداشته، بلکه به دلیل روابط ارتش ایران با امریکا بوده است.
بنابراین، وقتی ما می گوییم آن قدرت فرور ریخت، یعنی با وقوع انقلاب، روابط ایران با آمریکا هم به هم ریخت و ماهیت این قدرت که قدرت وابسته بود، نه مستقل، از هم پاشید، اما امروز، ما هر چه از قدرتمان بگوییم، مال خودمان است. در حالی که اثبات اینکه چقدر از قدرت پیش از انقلاب مال ما و چقدر مال امریکا بوده، قابل بحث و محاسبه نیست.
بنابر این، در ارتباط با پیش از انقلاب معتقدم که از نظر روانی، این واقعیت وجود داشته است، یعنی پس از انقلاب نیز، ارتش ما احساس می کرد اصلا، عراق قدرت آن را ندارد که به ما چپ نگاه کند، یعنی البته، بر اساس همان قدرت قبلی این را می گفته است، اما آیا این واقعیت داشته است؟ من معتقدم که این واقعیت ندارد؛ بنابراین، بیاییم پیش از انقلاب را مرور دیگری کنیم.
حسنی سعدی: خدا شهید کلاهدوز را رحمت کند، می خواهم در مورد آن روحیه معنوی که در پیکره ارتش بود، بحث کنم (روی افسر و درجه دار، اینها که اسکلت و پیکره ارتش را تشکیل می دادند). شهید کلاهدوز گفت: «من افسر زرهی بودم و در گردان تانک خدمت می کردم و وقتی گفتند گردان تانک به شهر تهران برود، من شبانه، با چند نفر از درجه داران سوزنهای تانک و توپ را برداشتیم. بدین ترتیب، دیگر نه توپ تانكها سوزن داشت و نه تیربارهای آن »
⊰•┈┈┈┈┈⊰•
همراه باشید
#تاریخ_شفاهی
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂