🍂
🔻 #ِآخرین_خاکریز - ۳۱
🔅 راوی و نویسنده:
میکائیل احمدزاده
─┅═༅𖣔○𖣔༅═┅─
عراقیها [به تلافی ضرب و شتم منافقین] ما را مجازات سختی کردند و چندین روز از آب، غذا و نیازهای اولیه ما کاستند. آنان هر روز چند نفر را برای بازجویی و شکنجه بیرون می بردند.
چند روز بعد خود عراقیها گفتند کار شما بسیار خوب بود. اگر ما هم شرایط شما را داشتیم، همین کار را می کردیم و اضافه کردند ما به آنان با دیدۂ حقارت نگاه می کنیم. همواره به اسرا تأکید می کردم که باید به دشمن قسم خورده اثبات کنیم که ما ایرانی و وارث تمدنی بزرگ و پرچم دار نهضت خونین شیعه هستیم. ما همواره تلاش می کردیم تا با تقویت روحیه، در برابر فشارهای سخت و غیر انسانی آنان خم به ابرو نیاوریم و به امید پیروزی و رهایی از دست دژخيمان عراقی، همواره صبور بودیم.
🔅 وضعیت بهداشتی اسرا در اردوگاه
به دلیل شرایط بسیار بد نگهداری اسرا و آسایشگاه و نیز تعداد زیاد اسرا و ناتوانی دولت عراق در اداره بازداشتگاه های جنگی و همچنین نداشتن امکانات رفاهی، انواع بیماری ها در بین اسرا شیوع پیدا کرده بود که شایع ترین آنها، اسهال خونی بود. در مدت اسارت، همه اسرا به اسهال خونی مبتلا شدند. این بیماری مخوف، انسان را در مدت بسیار کوتاهی از پا می انداخت و بینایی انسان را دچار اختلال می کرد. توان حرکت نداشتیم و از دل پیچه به خود می پیچیدیم. لباس هایمان نیز خون آلود می شد و از خجالت نمی توانستیم به روی همدیگر نگاه کنیم. این بیماری گاه تا چند ماه طول می کشید. عراقی ها می گفتند شما باید همگی اسهال خونی بگیرید تا اگر در اردوگاه هم باز باشد، نتوانید فرار کنید. نه دارو بود، نه پزشک و نه تغذیه مناسب. ظرف غذا هم همیشه روغنی و مملو از میکروب بود. آب را هم از محل های غیر بهداشتی می آوردند.
ضعف عضلات، تاری دید و بیماریهای مختلف پوستی، از بیماریهای شایع در آسایشگاهها بود. بیشتر اسرا به دندان درد دچار شده بودند. از همه مهم تر، بیماری سل همه را تهدید می کرد. ریه همه اسرا در اثر شرایط بسیار بد بهداشتی و تنفسی، آسیب دیده بود. دستها و پاهایمان در اثر رطوبت و زندگی در روی بتن های کف آسایشگاه، بسیار درد می کردند. یک بیماری دیگر هم به نام گال شیوع داشت که کشاله ران ها و زیر بغل های انسان خارش پیدا می کرد و هر روز هم بیشتر می شد و ایجاد تاول می کرد.
شیوه درمان عراقی ها این بود که به جای تجویز دارو، کسانی را که به گال مبتلا شده بودند، به محوطه باز و جلو نور خورشید می بردند و همه را به طور کامل برهنه می کردند؛ سپس نوعی روغن می دادند تا به موضع خارش مالیده شود. آنان این افراد را هر روز حدود پنج ساعت در معرض تابش مستقیم آفتاب قرار می دادند. آنان کاری کرده بودند که حیا و شرم از میان برداشته شده بود. ما از داشتن کمترین حقوق یک انسان در بند نیز محروم بودیم. عراق معاهده های سازمان ملل مبنی بر رعایت حقوق اسرای جنگی را زیر پا گذاشته بود و ما همواره با یاد وطن و رهبر عزیزمان این رفتارهای غیرانسانی را تحمل می کردیم.
اسرای مفقودالاثر با وجود کوتاه بودن طول اسارت، نسبت به اسرای قدیمی تر که زیر نظر صلیب سرخ بودند، فشار بسیار بیشتری را متحمل میشدند؛ زیرا عراقیها با این بهانه که آمار ما در دست صلیب سرخ نیست، هر آنچه که می خواستند، می کردند و شدیدترین شکنجه ها را بر ما انجام می دادند.
─┅═༅𖣔○𖣔༅═┅─
ادامه دارد
کانال حماسه جنوب
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂