❣ شروع ارسال کتاب در رسای شهید 🔅🔅...حسين بيشترين ياران خود را از دست داده بود، در بين شهدا جمال دهشور را شناخت. روزهای با او بودن را به ياد آورد. حالا او مانده بود و قدوسی و حكيم با شش موشك باقی مانده. تانك‌ها در دويست متری آنها بودند و ديوانه وار شليك می‌كردند. تعداد سنگرها در حدی بود كه عراقی‌ها نمی‌دانستند آن سه نفر در كدام سنگر موضع گرفته اند. دو تانك هم زمان جلو كشيدند. حسين به قدوسی كه در بيست متری او سنگر گرفته بود، اشاره كرد كه همزمان شليك كند. گذاشت تانكها نزديكتر شوند. كلاهك تانك را نشانه رفت و سپس شليك كرد. آتش از درونش زبانه كشيد. دود و آتش دشت هويزه را فرا گرفت... 🔅🔅 در کانال حماسه جنوب، شهدا دوستان علاقمند از طریق لینک زیر به کانال شهدا وصل شوند 👇 https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1