🍂
یادش بخیر
روزهای اعزام
بیتکلف و بیریا و تنها با ندایی از بلندگوهای مساجد، گرد میآمدند و بسیجی میشدند.... به همین راحتی!
و صف هایی که با عشق میبستند و با صدایی که خود را شبیه به ارتشیها میکرد، با تمام توان سر میداد..
-
از جلووووووو، نظااااااام
- خبَبَببَببَببَبر، دار
دست را با لبخندی روی شانه جلویی میگذاشتند و خود را با چپ و راست هماهنگ میکردند.
ولی..
یکی بلندتر بود و یکی کوتاهتر
یکی چاق بود و دیگری لاغر
یکی پیر بود و یکی جوان
یکی با کلاه و دیگری با چفیه
یکی با لباس خاکی، یکی پلنگی
و تنها اشتراکشان،
قلبهایی بود پر از عشق
عشقهایی پر از اراده
و ارادههایی پر از امید
نه در قید لباسهای بی قواره
نه در قید پوتینهای نداشته
نه در قید کارت و پلاک
و نه در قید تاکتیک و تکنیک
و نه در قید جان و مال
فقط آمده بودند تا نگذارند ناموسشان، شهرشان، انقلابشان و دینشان دستخوش غارت شود.
و چه خوب، از آزمون مردانگی و غیرت بهدرآمدند و بر تارک تاریخ جا باز کردند و ماندگار شدند.
... و در کوچه پسکوچههای روزهای آرامش، آرام گرفتند و ناپدید شدند.
🔹
شیر مردان آبادان در دفاع مقدس در حال آمادهشدن برای اعزام به جبهه
#نماهنگ
#کلیپ
#یادش_بخیر
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂