🍂
یادش بخیر
روزهای تمرین و نرمش و ورزش
گرگ و میش هوا،
در سرمای صبح
پوتین به پا، گتر کرده و مرتب
بهصف میشدیم و در جلو چادرهای گرم و نرم، منظم میایستادیم و با چند "از جلو نظام، خبردار"، خواب و خماری از سرمان میافتاد و بطرف میدان صبحگاه حرکت میکردیم.
با روبرو شدن با دیگر گروهانها سلام گروهانی میدادیم و جواب گروهانی میشنیدیم و حالی میکردیم و در جای خود میایستادیم.
یاد گرفته بودیم برای هر حرکت و هر کاری، شعاری داشته باشیم که از آن شعوری برداشت شود و فیضی نصیبمان کند.
شعارِ بعد از هر خبرداری "
یارب، قو علی خدمتک جوارحی" بود و "
یا حسین" بود و "
حسین منی ان من حسین".
شعارهای دویدن، دفتر چهل برگی میشد و با شعار "حیدر، حیدر" شور میگرفتیم و چفیهها را در هوا میچرخانیدیم و جان میگرفتیم.
اشعار شوخ طبیعی و نکته پرانیها جای خود داشت و چنان فضا را تلطیف میکرد که دل کندن را از آن حال سخت مینمود.
چقدر این روزها..
از آن همه شور و شوق جوانی فاصله گرفتهایم و..
»» —–✺✺✺—– ««
ای بوسهات شرابو، از هر شراب خوشتر
ساقی اگر تو باشی، حالم خراب خوشتر
بی تو چه زندگانی؟ گر خود همه جوانی
ای با تو پیر گشتن، از هر شباب خوش تر
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂