🍂 ❣ گفتگو با رحیم قمیشی، ❣هیچ‌کس نمی‌دانست که زنده هستم. - در چه عملیات‌هایی شرکت کردید؟ ❣من در عملیات‌ فتح‌المبین، رمضان، والفجر مقدماتی، والفجر یک، خیبر، بدر و در نهایت کربلای 4 شرکت کردم که در همان عملیات هم به اسارت نیروهای عراقی در آمدم. البته این را هم بگویم که در 6 ماه نخست جنگ جزو نیروهای بسیجی به شمار می‌آمدم و مرتب به جبهه‌های نبرد می‌رفتم و برمی‌گشتم، اما بعد از مدتی به عنوان نیروی رسمی سپاه پاسداران در جبهه‌های نبرد حضور یافتم و در عملیات‌های متعدد شرکت کردم، چرا که مدام با کمبود نیرو مواجه بودیم و به همین دلیل در بیشتر عملیات‌ها شرکت می‌کردیم. - درباره روند عملیات کربلای 4 و اینکه چگونه به اسارت نیروهای عراقی درآمدید هم برایمان توضیح دهید. ❣ما اعضای تیپ یک از لشکر 7 ولی‌عصر(عج) بودیم و فرمانده ما حاج اسماعیل فرجوانی بود. درباره ایشان بخواهم بیشتر توضیح دهم، در عملیات رمضان از ناحیه پا مجروح شده و در عملیات بدر نیز دست راستش را از دست داده بود. فرجوانی همیشه مصمم بود که در آینده دکتر می‌شود، به طوری که وقتی دستش در عملیات قطع شد باز هم می‌گفت من در آینده دکتر می‌شوم، اما دکتر جراح نمی‌شوم. فرجوانی در ابتدای عملیات کربلای 4 به شهادت رسید. ❣در آن عملیات ما به همراه یک گردان دیگر در حال عملیات بودیم، اما عملیات قطع شده بود و ما بی‌خبر از این موضوع همچنان می‌جنگیدیم. شب بود و متوجه بودیم از سمت چپ نیروهای کمکی به سوی ما می‌آیند، وقتی نزدیک‌تر شدند فهمیدیم بعضی از آنان پیشانی‌بند دارند و غریو شادی در میان گردان پیچید. وقتی نزدیک شدند رگبار را به روی ما باز کردند و با تلفات بالا خودمان را به نزدیکی اروند رود رساندیم. اما آن‌قدر تلفات بالا بود که من به همراه چند نفر تصمیم گرفتم بایستیم و جلوی عراقی‌ها را بگیریم، تا بقیه به عقب برگردند. ادامه دارد ⏪ کانال حماسه جنوب @defae_moghadas ❣❣❣❣