🍃💠🍃💠🍃💠🍃💠🍃💠🍃 🔴خاطرات رزمنده اندیمشکی پرویز پور حسینی (عملیات کربلای 4 ) 🔺قسمت اول به صحن مسجد علی ابن ابیطالب که رسیدم برادر الله حسین زاده ، فرمانده گروهان حدید را دیدم . جلو رفتم سلام کردم . با خوش رویی جوابم را داد و گفت : فین (کفش غواصی)شماره چند را می پوشی ؟ گفتم : هشت یا نه ؟ گفت : پس آماده باش که فردا ماموریتی مشکل اعزام می شوی ! بعد از نماز جماعت با خوشحالی رفتم خانه و وسایل خود را جمع کردم و در کوله پشتی ام قرار دادم . مادرم تا مرا دید گفت : بازم عازم شدی ؟ گفتم : امام دستور داده . گفت : برو به سلامت ! تمام بچه هایی که مثل من به صورت فوق العاده خبردار شده بودند ، پشت در سپاه جمع شدند و با یک دستگاه مینی بوس به طرف پلاژ قدس مقر دریایی گردان اعزام شدیم . ___/\_______ حماسه جنوب، خاطرات @defae_moghadas 🍃💠🍃💠🍃💠🍃💠🍃💠🍃