"در محضر امام زمان ارواحناه فداه"
#تشرفات
#امام_زمان ﷻ
💥حجةالاسلام قاضی زاهدی فرموده اند: یکسال قبل از انقلاب با جمعی از مؤمنان و همشهریان برای عمره مفرده به مکه معظمه مشرف شدم. شب جمعه بود، رفقا عازم رفتن به مسجدالحرام و طواف خانه حق بودند. اما من در نهایت ضعف و ناتوانی و تب به سر می بردم و حال حرکت نداشتم. رفقا گفتند: شما حرم نمی آیید؟ اظهار تأسف و عجز کردم. آنها رفتند و من تنها در مسافرخانه ماندم و به حال خود رقت می خوردم و از بی سعادتی خود منقلب و متاثر بودم که چرا در آن شب جمعه توفیق رفتن به مسجد و طواف کعبه از من سلب شد.
اما طولی نکشید که در خود قوتی یافتم و رنج و تب از من زایل شد و بیش از پیش مایل به رفتن به حرم شدم. از جای برخاستم و وضو ساختم و تنهایی به جانب مسجد روانه گشتم. چون مشغول طواف خانه گردیدم کسی را دیدم که توجه مرا به خود جلب کرد. شخصی بود چهارشانه و معتدل القامه و خوش چهره و با اینکه هوا گرم بود عبای ضخیم و زمستانی بر دوش داشت و به زیّ اعراب بود. مغناطیس وار قلب مرا به خود جلب می کرد. او در جلوی من مشغول طواف بود و با آنکه معتدل القامه بود، یک سر و گردن از همگان بلندتر بوده به آرامی و وقار، طواف می نمود و به کسی و جایی توجه نمی کرد.
من هرچه می کوشیدم به او نمی رسیدم. چشم به او دوخته و دمی از او غافل نبودم. طواف تمام شد و در عقب مقام ابراهیم مشغول نماز شد و من هم قدری دورتر پشت سر او نماز خواندم. ملهم بودم که او محبوب مطلوب است، اما تصرفی در وجود من شده بود که سر از پای نمی شناختم و در حالتی بودم که وصف آن را نمی توانم بیان کنم. پس از نماز برابر کعبه، مقابل درب خانه خدا ایستاد و دست به دعا برداشت و با خداوند به راز و نیاز پرداخت. بعد از فراغ دیدم دست پسر بچهای را گرفت و از خانه دور شد و پس از چند قدم که رفت دیگر او را نیافتم.
ملهم: الهام کننده
📗شیفتگان حضرت مهدی علیهالسلام ص٢٠١
#اخر_الزمان #علائم_ظهور #دعای_عهد #دیدار_با_مهدی_عج #تشرف #تشرفات #بهار_مهدوی
#نائب_المهدی #یاران_مهدی_عج # ظهور_نزدیک_است
#امام_خامنه_ای #شهدا #رجعت
@didar_ba_mahdi