#احسن_القصص
#تشرفات (قسمت چهارم):
#امام_زمان ﷻ
💥با آن حضرت حرکت کردیم و بطرف مسجد رفتیم، تا آنکه به لب چاهی که دم در مسجد است رسیدیم (البته آن زمانها چاهی دم در مسجد کنده بودند که مردم نامه های خود را در آن می ریختند). شخصی از چاه بیرون آمد و حضرت به او کلماتی فرمودند که من نفهمیدم چه گفتند.
✨💫✨
بعد شخصی از داخل مسجد بیرون آمد و ظرف آبی در دستش بود و آن را به آن حضرت داد، آقا با آن آب وضو گرفتند و بقیه آب را به من دادند و فرمودند: تو هم با این آب وضو بگیر! من هم اطاعت کردم و با آن آب وضو گرفتم، سپس با آن حضرت داخل مسجد شدیم. ضمنا به آن حضرت عرض کردم: شما چه وقت ظهور می کنید؟ آن حضرت با تغیّر به من فرمودند: تو را نمی رسد که از این سوالها بکنی.
✨💫✨
گفتم: آقا من می خواهم از یاران شما باشم! فرمودند: هستی، ولی تو را نمی رسد که از اینگونه مطالب سوال کنی. پس از این دو سوال ناگهان دیدم حضرت بقیة الله روحی فداه در مسجد تشریف ندارند و از نظرم غایب شدند، ولی صدای آن حضرت را می شنیدم که می فرمودند: اهل و عیالت منتظرت هستند، زود برو. ضمنا او می گفت: زن من علویّه است.
📗ملاقات با امام زمان ص ۳۱۷
#اخر_الزمان #علائم_ظهور #دعای_عهد #دیدار_با_مهدی_عج #تشرف #تشرفات #بهار_مهدوی
#نائب_المهدی #یاران_مهدی_عج # ظهور_نزدیک_است
#امام_خامنه_ای #شهدا #رجعت
@didar_ba_mahdi