مصلی تهران؛ جمهوری اسلامی در یک قاب
اگر بخواهیم یک نماد فیزیکی برای جمهوری اسلامی ایران پیدا کنیم، «مصلی تهران» بهترین گزینه است. این بنا نه تنها از نظر ظاهری، بلکه از نظر فلسفه ساخت، سرنوشت و کارکردش، شبیهترین چیز به جمهوری اسلامی است. از پروژهای که قرار بود یک شاهکار معماری باشد اما نیمهکاره رها شد، تا ترکیبی عجیب از سنت، مدرنیته، سیاست و وعدههایی که هیچوقت محقق نمیشوند.
۱. پروژهای که قرار نبود تمام شود
مصلی تهران مثل بسیاری از پروژههای بزرگ جمهوری اسلامی، با هیاهوی زیادی شروع شد، اما هیچکس به پایان آن فکر نکرد. از دهه ۶۰ تاکنون، همیشه در حال ساخت است، همیشه «در مرحله نهایی» است و همیشه قرار است «به زودی» تکمیل شود، اما در عمل نیمهکاره باقی مانده. درست مثل نظامی که قرار بود «تمدن نوین اسلامی» بسازد اما هنوز درگیر ابتداییترین مسائل اقتصادی و اجتماعی است.
۲. ترکیب بیقاعده سنت و مدرنیته
مصلی، نه یک بنای کاملاً سنتی است، نه کاملاً مدرن. نمایی اسلامی دارد اما ساختارش پر از بتن و شیشه است. قرار بود نماد شکوه معماری ایرانی-اسلامی باشد، اما نتیجه چیزی بین یک سازه صنعتی و یک معبد ناتمام شده است. درست مثل جمهوری اسلامی که نه یک حکومت سنتیِ کاملاً فقهمحور است، نه یک نظام مدرنِ کارآمد، بلکه ترکیبی از هر دو که در نهایت هیچکدام نیست.
۳. کاربریهای متعدد، هویت نامشخص
مصلی قرار بود یک مکان عبادی باشد، اما الان بیشتر به یک مجموعه چندمنظوره شبیه است: از نمازجمعه و نمایشگاه کتاب گرفته تا همایشهای دولتی و حتی آزمونهای استخدامی! هرچیزی که تصورش را کنید، در مصلی برگزار شده، جز آنچه که واقعاً برایش ساخته شد. جمهوری اسلامی هم دقیقاً چنین وضعیتی دارد: قرار بود یک نظام اسلامی الگو باشد، اما حالا ترکیبی از دولت رفاهی، نظامی-امنیتی، اقتصاد دستوری و سیاست خارجی انقلابی است، بیآنکه مشخص باشد کدام یک اولویت دارد.
۴. وعدههایی که قرار نیست محقق شوند
هرچند وقت یکبار، اخباری درباره تکمیل بخشهای جدید مصلی منتشر میشود. مسئولان میگویند «کار به زودی تمام میشود»، اما سالها میگذرد و وضعیت تغییر چندانی نمیکند. جمهوری اسلامی هم سالهاست وعدههای بزرگی میدهد: اقتصاد بدون نفت، عدالت اجتماعی، پیشرفت علمی، جهش تولید... اما نتیجه همیشه چیزی جز «در حال پیگیری» نیست.
۵. ماندگاری در عین ناکارآمدی
با تمام نواقصش، مصلی همچنان پابرجاست و به حیات خود ادامه میدهد. نیمهکاره، اما حاضر. بیهویت، اما فعال. جمهوری اسلامی هم با تمام بحرانهایش، با نارضایتیها، اعتراضها و ناکارآمدیها، همچنان ادامه میدهد. نه آنقدر قدرتمند است که بتوان آن را یک «نظام موفق» دانست، و نه آنقدر ضعیف که به سادگی سقوط کند.
مصلی، جمهوری اسلامی در ابعاد کوچکتر
مصلی تهران فقط یک ساختمان نیست؛ بلکه تصویری کوچک از جمهوری اسلامی ایران است: پروژهای که با شعارهای بزرگ شروع شد اما نیمهکاره ماند، ترکیبی از سنت و مدرنیته که نه این است و نه آن، مجموعهای از کاربریهای بیارتباط که معلوم نیست قرار است دقیقاً چه کار کند، و در نهایت، نهادی که همیشه «در حال تکمیل» است اما هیچوقت کامل نمیشود.
مصلی را ببینید؛ انگار دارید جمهوری اسلامی را تماشا میکنید.
✍ میثم رمضانعلی
@didebane_enghelab