⚘﷽⚘ روایت از همسرشهید هادی طارمی🥀: ۱۴ سال پیش با آقاهادی🥀 ازدواج کردم. از همان ابتدا که هادی🥀 را دیدم دل بسته اش شدم، میدانستم در کنار هادی🥀 خوشبخت میشوم. در طول زندگی مشترکمان هادی 🥀هیچوقت ناراحتم نکرد. اصلا شخصیتش طوری بود که نمی توانست کسی را با کارها یا حرفهایش ناراحت کند. همیشه مراقب بود تا کسی از دستش دلخور نشود. هادی امام حسین(ع)🥀 را خوب می شناخت. او از جوانی در این راه قدم گذاشت، اگر چه فردی کم صحبت بود اما بیشتر مرد عمل بود. همه دغدغه‌اش نابودی اسرائیل بود. آرزو داشت روزی نابودی کامل اسرائیل را ببیند. هر بار صحبت از نابودی اسرائیل میشد لبخند بر لب میآورد. آقا هادی🥀 عاشق کارش بود. هر بار که میخواست ماموریت اعزام شود خود را آراسته میکرد و بهترین لباسهایش را میپوشید و با شوق و اشتیاق میرفت. روز سه‌شنبه آخرین باری که رفت هم لباسهای نو پوشیده بود.😭 آقا هادی🥀 راهش را با جان و دل انتخاب کرده بود. هدف او دفاع از اسلام بود و به شغلش به عنوان یک هدف نگاه می کرد. هیچوقت سختیهای کار به چشمش نمی آمد و از سختیها سخن نمیگفت. روایت از پدرشهید هادی طارمی🥀: هادی🥀 از نوجوانی اهل مسجد بود و هیات می رفت ،اهل نماز بود، اهل غیبت و دروغ نبود. در منزل با بچه ها بازی میکرد و به آنها محبت می کرد. وقتی از ماموریت می آمد دست و پایمان را میبوسید😭.بعد از بازگشتش از ماموریت، برایم تعریف میکرد که مثلا هفته پیش حرم حضرت رقیهچ بوده و حرم حضرت زینب🥀 را هم زیارت کرده است. بیشتر مواقع که به عراق و سوریه میرفت قبر ائم🥀ه را زیارت میکرد و به مادرش می گفت که دعایت کردم. هادی 🥀بسیار تودار بود و از ماموریتهایش چیزی تعریف نمی کرد، بیشتر سعی داشت به خاطر مسائل امنیتی شغلش را مطرح نکند، البته اطلاع داشتیم که محافظ سردار سلیمانی 🥀است. هادی🥀، زمانی که در سوریه بود جهت محافظت از سردار سلیمانی🥀 چند باری همراهش شده بود و بعد از مدتی علاقه شدیدی بین سردار و هادی 🥀برقرار شد و هادی 🥀شیفته سردار 🥀شده بود. با سردار سلیمانی🥀 رفت وآمد خانوادگی داشت،سردار همیشه به هادی🥀 می گفت که من و هادی با هم شهید🥀 خواهیم شد. با سردار 🥀بسیار صمیمی بودند. سردار به فرزندان هادی🥀 هم بسیار علاقه مند بود. روایت از برادر شهید هادی طارمی🥀: وقتی جواد برادر بزرگمان در دوران جنگ شهید🥀 شد هادی ۳ ساله بود و مفهوم چندانی از ایثار و گذشت نداشت. پیکر جواد🥀 بعد از ۱۱ سال بازگشت، هادی ۱۴ ساله شده بود. درست زمان شکل گیری پایه های اخلاقی هادی🥀، دیدن پیکر برادر شهیدمان🥀 تاثیر زیادی در انتخاب هدف هادی که دفاع از اسلام تا شهادت🥀 بود گذاشت.😭 هادی 🥀از نوجوانی در پایگاه بسیج شهید شهسواری🥀 مسجد جامع شادآباد عضو شد. در آخرین دیدارمان که یک هفته قبل از شهادتش🥀 بود از خاطرات ایست بازرسیهایی که در دوران نوجوانی داشت برایمان تعریف کرد. ولایت پذیری هاد🥀ی را میتوان مهمترین خصوصیتش دانست. همه اهل خانه به ولایت اهمیت میدهیم اما هادی🥀 جور دیگری به آن اهمیت میداد، دغدغه‌اش درباره این موضوع فرا منطقه ای شده بود. ۸ ، ۹ سالی بود که همراه سردار شهید حاج قاسم سلیمانی🥀 بود و به این موضوع افتخار میکرد. اگر چه چیزی از ماموریتهایش به ما نمی گفت اما پیدا بود با اشتیاق در ماموریتها حاضر میشد. هادی🥀 بچه هیئتی بود هر سال عزاداری ایام فاطمیه از خانه او شروع میشد. برای مراسم فاطمیه امسال هم، همه را به خانه اش دعوت کرده بود سرانجام ایشان هم در بامداد روز ۱۳ دی ۱۳۹۸ در حمله بالگرد‌های آمریکایی در فرودگاه بغداد، در کنار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و دوستان دیگرش🥀 به آرزویش که شهادت🥀 بود رسید. مزار شهید هادی طارمی🥀 تهران، بهشت حضرت زهرا سلام الله علیها، قطعه ۵۰ در جوار مزار برادرشهیدش جواد طارمی🥀 شهدا🥀 شامل حالمون •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•