⚘﷽⚘ 🙃🍃 وضع غذاپختنم دیدنے بود براش فسنجان درست کردم چہ فسنجانے! گردوها را درستہ انداختہ بودم توی خورش آنقدر رب زده بودم کہ سیاه شده بود. برنج هم شورشور..🥴 نشست سرسفره.. دل تو دلم نبود😰 غذایش را تا آخر خورد بعد شروع کرد بہ شوخے کردن کہ (چون تو قره‌قروت دوست داری بہ جای رب قره‌قروت ریختہ ای تو غذا)😆 چندتا اسم هم برای غذایم ساخت: ترشکی...فسنجون سیاه آخرش گفت: خداروشکر..دستت دردنکنہ.☺ ✍🏻به روایت همسر ♥️🕊 •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•