📝 | دانشمندِ شهید 👈 سی‌ا‌ُم دی‌ماه ۱۳۸۹ رهبر معظّم انقلاب به منزل شهید دکتر شهریاری می‌روند. 🔸 آقا که وارد می‌شوند، پسر دکتر شهریاری به استقبال می‌آید. اما همسر دکتر، کنار مادر و دختر شهید، نشسته روی مبل. نمی‌تواند جلوی آقا بلند شود. همان‌طور نشسته خیرمقدم می‌گوید. استخوان‌های پایش در اثر انفجار خُرد شده؛ اما خودش نه. صورت زخمی‌اش پر است از صلابت زینبی. آقا که قبلاً صحبت‌های همسر شهید را از تلویزیون دیده بودند، تقدیری از شهید و خانواده‌اش می‌کنند و می‌گویند: «خدای متعال برای این جان‌فشانی‌ها و این شهادت‌ها و این خون‌های به ناحق ریخته شده، ثواب‌هایی را معین و مدوّن کرده که به ذهن ما خطور نمی‌کند! و مطمئن باشید ایشان الان در بهترین حالات است.» 🔹 خانم دکتر که در دانشگاه هم همکار دکتر شهریاری بوده، می‌‌رود سراغ خاطرات همسرش: «نماز شبش به‌راه بود. حتی شب عروسی هم سجاده‌ی نماز شبش جمع نشد.» همه می‌دانند همسرش رتبه‌ی ‌۲ کنکور بوده، مهندسی برق دانشگاه امیرکبیر خوانده و از دانشمندان طراز اول مملکت بوده. اما می‌خواهد تأکید کند که این عنایت خداوند به خاطر رتبه‌ی علمی او نبوده و ماجرا چیز دیگری‌است. 🔸 آقا هم سخنانش را تأیید می‌کنند و بعد، احوال جسمی خانم دکتر را می‌پرسند. دویست ترکش در بدن خانم دکتر، همه‌ی حاضران را به تعجب می‌اندازد. صحبت‌ها که تمام می‌شود، آقا به رسم همیشه، قرآنی را به همسر و مادر شهید هدیه می‌کنند. 🗓 ایام سالگرد شهادت شهید مجید شهریاری 🇮🇷 | خانه انقلاب اسلامی 📲 | @enghelab_ir