دست_نوشــته_ای ازیک شهید با ۳ خواسته که اتفاق افتاد ✍بعد از شهادتش کوله پشتی اش را باز کردنددر برگه ای نوشته بود: 1⃣ـ خدایا ! امام_حسین علیه السلام با لب تشنه شهید شد ، من هم می خواهم تشنه شهید شوم. ( وقتی او شهید شد ، تانکرهای آب خالی بوده و فرمانده برای رزمنده ها تقاضای آب کرده بود ) 2⃣ـ اربابم با سر_بریده شهید شده و سرش را از پشت بریده اند ، من هم می خواهم از پشت سرم بریده شود ( نقل کردند که خمپاره از پشت_سر_به_شهید خورده است ) 3⃣ـ سر بریده ی مولایم امام حسین علیه السلام بالای_نی_قرآن می خواند ، من سرّش را نمی دانم ، ولی می خواهم با سر بریده « یا_حسین » بگویم.در جاده خمپاره خورد و سرش قطع شد. دیدند سر بریده لبهایش_تکان_می خورد و « یا حسین » می گوید. 🌷طلبه شهیدمصطفی آقاجانی🌱🕊 @fadaierahba_r