🔻 پیشنهاد فراکتاب
گزیده کتاب کوهی که خنده رو بود
فرشته ی باد فوت کرد و نسیم بین برگ درختان پیچید. فرشتهی کاروبار ابرها را هُل داد وسط آسمان. آنها را شکل یک کوه درست کرد. زمین را نگاه کرد و گفت: «حالا نوبت مأموریتهای کوهی است! »
فرشتهی باد خندید و بالهایش را تکانتکان داد. فرشتهی کاروبار یکییکی مأموریتها را پخش میکرد: - تو که بالهایت بزرگاند، بهجای فرشتههای قبلی، کوهها را سفت و محکم در جایشان نگه دار.
به مناسب عید سعید غدیر، کتاب هایی با موضوع غدیر برای کودکان و نوجوانان را با
۴۰٪ تخفیف ویژه در فراکتاب بخوانید
👇
www.faraketab.ir/tag/63445
فَرا📖 دوستِ کتابیِ شُما ⬇️
@faraketab_ir