💠 💠 💢بخش 6️⃣3️⃣ 🌐 مقولات حرکت پذیر و نفی حرکت جوهری 🔺 ابن سینا حرکت در مقوله های جوهر، ان یفعل، ینفعل، اضافه و متی را نفی می کند. او نفی حرکت را در مقوله جده، راجح دانسته، حرکت در مقوله های أین، کیف، کمّ و وضع را پذیرفته است. 🔘 استدلال ابن سینا بر نفی حرکت در جوهر 🔺 تغییر در طبیعت جوهری منحصر است در تغییر دفعی. جوهر اگر حادث گردد، به صورت دفعی حادث می شود و اگر فاسد شود، به صورت دفعی فاسد می گردد. 🔺 یک جوهر، یا وجود ندارد و فقط قوه آن هست و یا وجود دارد و به طور کامل فعلیت یافته است و این طور نیست که اشتداد و تنقص بپذیرد. حرکت در جوهر فقط به معنای اشتداد (در حرکت تکاملی) و تنقص (در حرکت ذبولی) قابل تصور است، اما محال است صورت جوهری قبول اشتداد و تنقص کند؛ زیرا اگر قبول اشتداد یا تنقص کند، صورت نوعیه این جوهر در حال اشتداد و تنقص یا باقی می ماند یا باقی نمی ماند. اگر صورت نوعیه جوهر همچنان باقی باشد، پس صورت جوهری تغییر نکرده، فقط امری که عارض بر صورت جوهری بوده، تغییر کرده است. در این صورت، چیزی که ناقص بود، با اشتداد نقصانش از بین می رود، ولی جوهر آن از بین نمی رود. در اینجا استحاله و مانند آن تحقق می یابد، نه تکون جوهر جدید. اگر در حال اشتداد نوع جوهر باقی نباشد، بدان معناست که با اشتداد جوهر، جوهر پیشین از بین رفته، جوهر جدیدی احداث می شود و همین طور در هر آنی از اشتداد این جوهر زائل شده، جوهر جدیدی حادث می شود و میان جوهر اولیه و جوهر پایانی، جواهر نامتناهی بالقوه ای امکان خواهند داشت؛ در حالی که در واقع این طور نیست و میان دو جوهر، جواهر نامتناهی امکان ندارد. بنابراین، اشتداد و تنقص در جوهر امکان ندارد و با نفی اشتداد و تنقص، تغییر جوهر منحصر در کَون و فساد، یعنی زوال یک صورت نوعی و تکون صورت نوعی دیگر به جای آن به صورت دفعی می شود. 🔘 استدلال دیگر ابن سینا بر نفی حرکت در جوهر 🔺 هر حرکتی نیازمند موضوع و متحرک است و در جوهر، چیزی که متحرک باشد و حرکت در مقوله جوهر را بپذیرد، وجود ندارد. بنابراین، حرکت در مقوله جوهر مستلزم وجود حرکت بدون متحرک بوده، این محال است. 🔺 مشائیان حرکت را عرض دانسته، آن را نوعی از مقوله ان ینفعل شمرده اند و بر اساس نیازمندی حرکت به عنوان یک عرض به موضوع و متحرک و نفی امکان اشتداد و تضعف در جوهر، حرکت در مقوله جوهر را انکار کرده اند. اما ملاصدرا با نفی ماهیت بودن و عرض بودن حرکت، و قول به آنکه حرکت از قبیل مفاهیم فلسفی است و به نحو وجود شیء برمی گردد، به جای آنکه آن را به ماهیت برگرداند، با تکیه بر اصالت وجود، آن را به وجود برگردانده است و به اشکال های مشائیان پاسخ گفته، با نقد دلایل آنها، به حرکت در جوهر قائل شده است. 📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 177_181 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac