آتش بعد از پیروزی
🔹پیروزی غزه عادی نیست. واقعا چه شد که آمریکا دست کشید؟ چه شد که موجودیت حماس را پذیرفتند، شروطش را تن دادند؟ به استعفاهای پشت سر هم در اسراییل و گریه و اشک نظامیان یهودی که احساس شکست میکردند، راضی شدند؟ چه شد که سخنان علنیشان را در سنا و سازمان ملل و غیره و غیره را علنا زیر پا گذاشتند؟ چه شد که از پس یک مشت مبارز پاپتی و زن و بچه فقیر و رنجدیده بر نیامدند؟ اما فقط این ها نیست که عادی نیست.
🔹من از سکوت عدهای از دوستانم بیشتر نگرانم. آنها که حماس و هنیه و سنوار و ضیف را حتی متهم میکردند به بی خردی، آنها که کوچکترین ضربه به جبهه مقاومت را مساوی شکست وجودی میگرفتند، آنها که ارکان فرماندهی مقاومت را متهم میکردند که یعنی ادعا کنند خیلی این جنگ برایشان مهم است. خوب چرا الان ساکتند؟ این معجزه پیروزی را که میبینند چرا سکوت کرده اند؟ نکند معتاد شده اند به ژانر وحشت؟ نکند چشم آیه بینشان کور شده کلا، خدای نکرده زبانم لال؟
🔹خدا نکند معجزه بیاید و ما کور شویم و لال شویم؟ حواریون وقتی از طریق عیسای روح الله ع، معجزه ای خواستند از خدا ، که سفره ای آسمانی برایشان نازل شود، خدا متعال فرمود مائده را میفرستم اما و صد اما، اگر خود را به کوری بزنید آنگاه عذابی میفرستم که احدی را تا کنون مبتلا به آن نکرده ام. معجزه در بیان قرآن اسم آیه دارد. نشانه. وای از کفر به آیات. وای از خود را به ندیدن زدن. نیندیشیدن و عبرت نگرفتن از این نشانه های بین و روشن.
🔹خدا میگوید انظر کیف نصرف الایات، ببین چگونه آیه های خود را نشانشان میدهیم ثم هم یصدفون، اینها راحت از کنارش عبور میکنند. برخی که آیات را تکذیب میکنند، انکار میکنند، مسخره میکنند، یجحدون بایات الله یا یکذبون بایات الله یا یستهزوون هستند، آنها هیچ اما برخی بی خیال عبور میکنند، چشم میپوشند، علت چیست؟ جالب است اینها خیلی هایشان کسانی هستند که خود را اهل این امور نشان میداده اند اهل خدا و پیامبر ص و .... مشکل کجا است؟
🔹نمیدانم ، اما رفقا ! مراقب باشیم این اتفاقات برای ما دستمایه یک ژست سیاسی نباشد؟ مراقب دلمان باشیم. مقابل اراده ولی خدا که مدتها است ما را به دیدن داراییها و امیدها ترغیب میکند به لجاجت نایستیم، انقلابی بودن به صدا را در گلو انداختن پشت میکروفون مجلس و منبر و پیج و کانال و دو قطبی ساختن و تهمت زدن به این و آن نیست، انقلابی بودن به نصرت ولی خدا است به پیش بردن سخن او است. و الا خدای نکرده معجزات الهی میآید و چشممان کور میشود و نمیبینیم. یا لااقل آنطور که باید و شاید نمیبینیم، مثل ندیدن اعجاز پیروزی انقلاب در انتهای دهه پنجاه که باعث شد خیلی از انقلابیون ظاهر الصلاح عملا در جبهه مقابل قرار بگیرند. بیایید از کنار این آیات چشمنواز این دوران ساده عبور نکنیم. همین.
✍ علی مهدیان