🔶 تحلیل 🔸استاد فلاح شیروانی / دهم 🔰 🔰 🔰 ▫️اهمیّت قانون اساسی 💠 نکتۀ جالب دربارۀ طرز تفکر اصلاحی رهبری این است که وجود مبارک ایشان «قانون اساسی» را به عنوان نسخۀ تعالی جامعۀ عزیز و پرظرفیّت ایران دیده و پذیرفته است و معتقد است قانون اساسی، منطقه را فتح خواهد کرد. اعتماد به قانون تنها به هوشمندی بالای ایشان تکیه ندارد، این رفتار راهبردی، مترقی و متمدنانه از شخصیتی تربیت شده و ورزخورده و عمیق تغذیه می‌کند. رهبری از شخصیتی برخوردار است که به او اجازه می‌دهد راه‌گشایی قانون را ببیند و باور کند. 💠 «قانون اساسى را دست كم نگيريد؛ چيز كوچكى نگيريد؛ نگوييد حالا قانون اساسى به نان و آب و برق و اتوبوس و بقيۀ چيزهاى ما چه ارتباطى دارد، نه، همۀ اينها ناشى از قانون اساسى است. تمام امور مملكت، همۀ چيزهايى كه شما در زندگى شخصي‌تان و در زندگى اجتماعى و در كار اقتصادى و در كار سياسى و در كار نظامى، باهاش مواجه مي‌شويد، از خوب و بد و تلخ و شيرين، به نحوى به قانون اساسى ارتباط دارد؛ سرچشمه آنجاست.» (08/ 02/ 1368) 💠 علت گرایش امام و رهبری به «قانون»، برخورداری ایشان از ذهن، ذائقه و تربیت فقهی است. خیلی‌ها برایشان ساده نیست که ردّ این اخلاق و تربیت ـ تربیت فقهی ـ را در منش مدیریتی این دو رهبر بزرگ و معجزه‌ساز کشورمان نشان بدهند. توضیح «ذهن فقهی» در این سطور مختصر نمی‌گنجد ولی به اختصار می‌توان گفت که فقه شیعه تنها یک روش استنباط نیست یک عقلانیّت است و یک ذائقه و شخصیّت معرفتی است و دنیایی جذاب و غرورآفرین دارد. کسی که از ذائقۀ فقهی برخوردار است از قدرتهای تحلیلی کاملاً ویژه‌ای بهره‌مند است که با چند تجربه متوجه می‌شود این زاویه‌های نگاه در اختیار اطرافیان بی‌بهره از این ذهنیّت نیست. 💠 ذهن فقهی در کنار «انضباط» به سهولت آرام و قرار می‌گیرد، به انضباط اعتماد می‌کند و ... . اگر تربیت فقهی را به درستی بشناسیم ممکن است گمان ببریم که «فقیه انقلابی» متناقض‌نماست، ولی این هویّت تخصصی در واقع نسخۀ درست و متکامل دارد و نسخۀ درست آن باشکوه است. تربیت فقهی به منش تمدنی شباهت بیشتری دارد تا منش انقلابی، ولی انقلابی‌گری‌ای که از دل فقه بیرون زده باشد کبریت احمر است و کولاک می‌کند. برای این که چنین بشود به مقدماتی نیاز هست که بعدها خواهیم گفت و اتفاقاً جزء دارائیهای شکرآفرین این دو رهبر فرزانه بوده است و متأسفانه همین دارائی‌ها نیز درست و دقیق دیده نمی‌شود. کلاً در تحلیل دو شخصیّت علمی و حکیم و فرمانده و مربی و راهبر و «ولیّ» و معمار انقلاب از دستگاه‌های ساده‌ای استفاده می‌شود که نتیجۀ ساده‌ای به دست می‌دهد و منشأ محرومیّت‌های فراوانی شده و می‌شود. 🌾🌼🌾🌼🌾🌼🌾 ☄ به گام دومی ها بپیوندید👇 ✅ @gamedovomenghelab 💠دنبال بیانیه هستی👆