هدایت شده از کانال‌ شهدای‌ خمین
چقدر سخته رفیق‌ات جلو چشات شهید بشه و تو بمونی... تو بمونی و پیکرش، آنهم تو یک شهر غریب... حاج حسن محمدی که خاطره بالا را تعریف میکرد، میگفت: به خودم ماموریت دادند که پیکر علی‌محمد را ببرم خمین و به خانواده اش خبر بدم... تو زندگیم کاری سخت‌تر ازین انجام ندادم 🇮🇷کانال جامع خاطرات شهدا و رزمندگان خمین _ عضو شوید👇 @shohadayekhomein