🔰گزارش میدانی محمد جعفر دوستدار از متروی تهران بسم الله ▪️دیشب فرصتی دست داد و دوباره راهی چهار راه ولی عصر عج شدم. یک چهار راه حسابی شلوغ با یک مترو شلوغ تر با یک پارک و مسجد و سالن بزرگ تئاتر در گوشه چهار راه. این چهار راه جز خیابان های اولی است که در تهران با آن آشنا شدم. البته بعد از چند ماه هنوزم مسیرها را بر اساس این چهار راه متوجه می شوم. موتور را کنار خیابان و در مجاورت بلال فروشی قفل کردم و از ورودی کنار پارک، وارد مترو شدم. ناخودآگاه یاد بلال تنوری چند شب پیش افتادم که با رب انار و کره حسابی حالم را جا آورده بود افتادم. ▪️▪️وارد مترو شدم. در مسیر، حاج آقا زینعلیان را دیدم. احوال حاج آقا دانایی را پرسیدم. گفت: رفت نمازخانه نماز بخونه. با خودم گفتم بنده خدا می توانست شیک و مجلسی مسجدش رو بره و نمازش رو بخونه و از اصول و فروع دین هم روی منبر برای مردم بگه و بره خونه. اما حالا چندین هفته هست، همه چیز رو به جون خریده و آمده کف میدان. واقعا همت می خواد. ▪️▪️▪️معمولا آدم ها برای دو ساعت و سه ساعت و دو روز و سه روز ممکنه دوام بیارن، ولی واسه چندین هفته حقیقتا کار سختی است. ما در کار استمراری به شدت کمیتمان لنگ است. رفتم نمازخانه، روبوسی و احوالپرسی و خوش و بش. خدا قوت گفتم. گپ زدیم. از دو ایستگاهِ فعال در میدان شهدا و محلاتیِ در حال اجرا گفت. و ... از حاج آقا خداحافظی کردم و دوباره وارد محوطه شدم. تسلط و پیشرفت در کار بچه ها برایم کاملا ملموس بود. برای بار چندم با تمام وجود فهمیدم که تمرکز کنی و سماجت، کار در میاد. 🔻با کسی دعوا نداریم. نگاهمان نگاه حاج قاسم ی هست. همان دختر بد حجاب هم دختر ماست. من نمی توانم نسبت به وضع فجیع پوشش بی تفاوت باشم. تکلیفم هست کنش داشته باشم و خیرخواهی ام را اعلام کنم. اگر خیرخواهی همگانی و فراگیر شود، حتما تاثیرش ملموس تر خواهد شد. اگر طرف احیانا فحش و ناسزا هم گفت، دلیلش نگفتن های امثال من هست. اگر همه بگویند همه چیز تمام است. 🔻از مترو خارج شدم و در کنار خروجی سمت پارک، پاتوق محفل گفت و گو نگاهم را به خودش جلب کرد. بازار گفت و گو و بحث داغِ داغِ داغ است. از هر دری سخنی می گویند. 🔻🔻محوریت اصلی فساد و دزدی و اختلاس و مسائل اقتصادی است. جوانی با حوصله و با استفاده از تابلو وایت برد و یک سیستم صوت نه چندان برقرار اداره گروه اصلی را بعهده دارد. شنونده خوبی است. نقطه مشترک ها را پیدا می کند و تشویق می کند و از آنجا ورود می کند و ... آن طرف تر جمع خانم ها هستند و جمه کوچکتر و آرام تر خودشان. و ورودی سوم هم جمع کوچک و خودمانی با مدیریت حاج ناصر. با حاج ناصر گپ زدیم و چای محفل را خوردیم و صحنه گفت و گو و داد و بیداد و دردمندی مردم خوب کشورم را به نظاره نشستم. 🔻🔻چند بار خواستم فیلم بگیرم و شادی خودم را از برپایی چنین محفلی با دیگران به اشتراک بگذارم، لباس شخصی ها سر رسیدند و اجازه ندادند و البته استدلالشان هم درست بود. 🔴هر دو کار لازم و ضروری است. هم بگو و بگذر لازم داریم و هم گوش شدن برای شنیدن و ارتباط و انتقال برخی مطالب عمیق. هیچ کدام نفی دیگری را نمی کند و هیچ کدام جای دیگری را پر نمی کند. خدا قوت به هر دو مرد این میدان و همکاران و هم رزمانشان. فراگیر شدن هر دو کار، کارستانِ اصلی را رقم می زند. 🔸کانال اخبار عفاف و حجاب کشور https://eitaa.com/goharshad1_ir