💠 شهید ابراهیم همت
🔰ابراهیم و چند نفر دیگر ازسربازهای آشپزخانه ی پادگان تصمیم میگیرند برای سربازهایی که میخواهند روزه بگیرند، سحری آماده کنند. درآن زمان تیمسار «ناجی» که بعدها فرماندار نظامی اصفهان نیز شد، فرمانده پادگان بود. به همه ی سربازها خبر داده شد که: «هرکس میخواهد روزه بگیرد، برایش سحری و افطاری آماده میکنیم. »
🔹عده ی زیادی از سربازها با شنیدن این خبر خوشحال شدند و با شروع ماه مبارک رمضان روزه گرفتند.
🔸چندی نگذشت که خبر روزه داری سربازان به گوش ناجی رسید. او به پادگان رفت و پس از تحقیق و بررسی، دستور داد که همت را بازداشت کنند. بعد تمام سربازها را درمحوطه ی اردوگاه به خط کرد و دستورداد تا به همه آب بدهند و تهدید کرد: «اگر کسی آب نخورد، عاقبت شومی درانتظارش است. »
✅در همان لحظه ورود پایش لغزید و کف آشپزخانه ولو شد. ضربه آن قدرسنگین بود که ناجی تا مدتها نتوانست به پادگان بیاید و این فرصت خوبی بود تا محمد ابراهیم و دوستانش دوباره برنامه ی افطاری وسحری را اجرا کنند و سربازها با خیال راحت روزه بگیرند.
📚 خاطراتی از شهید ابراهیم همت
🔹️
@h_khoban_ir