در راه انقلاب باید عده‌ای از بین بروند! اسدلله علم: راجع به خرده‌مالکین مذاکره کردم: «ماندن در ده برای خرده‌مالک خیلی ارزش دارد. نصف زندگی خودش را از گاو و گوسفند و مرغ و غاز تامین می‌کند، در صورتی که شما اگر پول این‌ها را به او بدهید چیزی دستگیرش نمیشود. به‌خصوص که وقتی... به شهر رفت، باید کرایه خانه بدهد.» فرمودند: «آخر چرا فکر زارع را نمی‌کنی. چطور به کسی که یک قطعه زمین در اجاره و در حقیقت در تصرف داشته است بگوییم حالا نصفش را بگیر؟» عرض کردم: «می‌فرمایید نصفش را مفت بگیر، و این بدبخت‌ها هم به این کار راضی هستند.» فرمودند: «بعدها باز هم... نزاع باقی می‌ماند.» عرض کردم: «شما عدالت را رعایت فرموده‌اید، دیگر مسئولیتی ندارید.» فرمودند: «نه، آخر انقلاب کرده‌ایم، دیگر نمی‌خواهیم استخوان لای زخم بشکنیم. مگر نه باید انقلاب اساسی باشد، ولو عده‌ای از بین بروند.» عرض کردم: «انقلاب سرخ صحیح است ولی انقلاب سفید می‌خواهد... منافع همه طبقات حتی‌الامکان رعایت شود. شما می‌خواهید زارعین حال خرده مالکین را پیدا بکنند. چرا این‌ها را که چنین حال متوسطی دارند، می‌خواهید بدبخت کنید؟» شاهنشاه از جر و بحث خوششان نیامد، ولی وظیفه داشتم آن‌چه می‌فهمم بگویم. قدرت به انسان منطق هم می‌دهد! خاطرات علم 22 دی 1349 راوی 🔻تلگرام و اینستاگرام حاضر جواب🔻 @Haazer_javab1 Eitaa: @haazer_javaab