🌴🪴🌷❣️ *به مناسبت یوم الله ۱۷ شهریور :* *هفده شهریور پنجاه و هفت* *کی تواند یادش از اذهان رفت* *در مصاف پیکر و تیر و تفنگ* *لاله ها پرپر ز باروت و فشنگ* *ژاله تا با لاله ها همگون گشت* *جویبار آب جوی خون گشت* *نام میدان کو بظاهر ژاله بود* *در حقیقت بوستان لاله بود* *با گلوله گل به هم آمیخته* *برگ‌:گلها بر خیابان ریخته* *کرد آن آدینه را دشمن سیاه* *شد سیه تر از سیاهی روی شاه* *آن مسلسل دارِ پا در سلسله* *خون بپا کردی و کردی هلهله* *تا مگر یابد نظامش انتظام* *باید از مردم گرفتن انتقام* *محو می گردد مگر آثار مرگ ؟* *بالاخص اعدام با رگبار مرگ ؟* *شاه ما و برده ی اغیار بود!* *فکر و ذکرش عشرت دربار بود* *در حقیقت بود شه ایران فروش* *دست و دلباز و بسی ارزان فروش* *اهتمام شاه تخت و تاج بود* *باج می داد و پی تاراج بود* *او شریک دزد و یار قافله* *همچو باری روی بار قافله* *بود از جور و ستم در کوی ما* *پهلوی چون تیر بر پهلوی ما* *گاز و نفت و معدن و دریای ما* *سهم دشمن بود و واویلای ما* *غرق فرهنگی که خود شد ننگ غرب* *لیک ما مستغرق فرهنگ غرب* *سینما ؛ سیما ؛ صدا ؛ نشر و کتاب* *ناشر فحشا و شهوت بی نقاب !* *عاقبت با همت روح خدااااا* *نهضتش شد کشتی نوح خدا* *روی بحر خون مردان خدای* *حجت بن العسکری شد ناخدای* *سوی حق با امر حق باشد روان* *ین سفینه تا ظهورش بی امان* 🌴💕 شعر از عطاران - مشهد مقدس 🌴🌷🌴🌷🌴🌷