#یادداشت
📝 دلنوشته سرکار خانم مدرّسی، از اساتید مدارس علمیه خواهران که خود جزء خانواده جامعه پزشکی هستند:
💠 واگویه ای با امام دلها:
🔹 هو الشافی
🔺 از هجمه بیوقفه کار خستهاند و گاهی درمانده و عاجز!
نفسهای خودشان هم گاه به شماره میافتد!
سرم...
دارو...
و دوباره «یا علی» گویان برمیخیزند، چرا که حالا وقت افتادن آنها نیست! باید برخاست و قوی بود...
🔺«دلتنگ» خانواده و «دلسوز» همنوع بیماری که تب دارد و سخت نفس میکشد و به علم و دانش پزشکان و پرستاران «دلخوش» است.
مگر میتوان دلخوشیها را از او گرفت؟!
🔸 آنها هنگام تلبس به ردای سپید فرشتگان زمینی، سوگند خوردهاند که بمانند...
🔸 پس دلتنگی و خستگیها را با دستان پرتوانشان مچاله میکنند و دلسوزانه به سوی بیمار میشتابند تا قدری آرامتر نفس بکشد و ساعتی پلکهایش قرار بگیرد...
🔹آنها خوب میدانند که اگر یارای آن را داشته باشند که یک تن را از رنج برهانند یا انسان دردمندی را تسکین بخشند تا دیگر بار شادی به سوی او بازگردد، به عبث زندگی نکردهاند.
🔰آقای من!
مدافعین حریم سلامت کشور، از دیروز که کلامتان را شنیدهاند دوباره بارقههای امید در وجودشان جان گرفته است...
قوّت جسمشان مضاعف شده و نفسهایشان تازه...
دم مسیحاییتان دلهای همه را به بهار پیوند زده...
از یاد بردهاند برخی نامهربانیها و ناملایمات معدودی قدرنشناس را...
🔰رهبرا!
یقین دارم دعایتان اثر دارد... فرزندانتان را پدرانه دعا کنید تا لحظه لحظه مجاهدتشان، مصداق «عمل حسنه» باشد.
🔰صلابت و آرامشتان، دلشان را گرمتر و امیدشان را روشنتر نمود.
حالا خوب میدانند که شما میدانید چقدر سخت می گذرد روزهای «دفاع از سلامت»...
و چقدر همراه و همدل محکم و صبوری برایشان بودید... تا بگذرد این روزهای ملال و رنج...
🔸اکنون همه ما به حکم «تدبیر حکیمانهتان» که دست میلیونها نفر را در دست امام سجاد علیهالسلام گذاشتید، همنوا با حضرتش میخوانیم که:
💟 ای پروردگار من!
از آنچه بر سرم آمده دلتنگ و بی طاقتم و جانم از آن اندوه که نصیب من گردیده آکنده است. و این در حالی است که تنها تو میتوانی آن اندوه را از میان برداری و آنچه را که بدان گرفتار شدهام دور کنی.
پس با من چنین کن -اگرچه شایسته آن نباشم- ای صاحب عرش بزرگ!
❤️امامم!
هست و نیستم، صدقه سلامتی وجودتان که:
بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت
سر خمّ می سلامت، شکند اگر سبویی!
📚 معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان
🌐
@HowzehAmozesh