✅کوتاه در باب حملات اخیر اسرائیل 🔸️ یک. در حملات هوایی، جنگنده‌های اسرائیلی عموما وارد حریم هوایی سوریه نمی‌شوند. فاصله هوایی دمشق تا مرزهای جولان حدود 40 كيلومتر، فاصله هوایی دمشق تا دریاچه طبریه در داخل اراضی اشغالی حدود 100 کیلومتر و تا حیفا در شمال غرب سرزمین‌های اشغالی حدود 140 کیلومتر است. جنگنده‌های اسرائیلی با شلیک تسلیحات دورایستا، نظیر موشک دلیله با برد 250 کیلومتر قادرند از داخل اراضی اشغالی، اردن و لبنان دمشق را هدف قرار دهند. 🔸️ دو. اسرائیل در کشور ثالث، افسران ایرانی ترور کرده و می‌کند. لاجرم پاسخ به چنین اقدامی اولاً باید امنیتی و اطلاعاتی باشد، مشابه پروژه‌های موفق حذف بال مسلح و تروریست اپوزیسیون ایرانی در دهه 70 در اروپا توسط وزارت اطلاعات. اما اگر بخواهد نظامی باشد، نمی‌تواند از مبدأ ایران به مقصد سرزمین‌های اشغالی باشد. این کار یعنی جنگ و خدشه به تمامیت ارضی و درگیری گسترده نظامی. ایران طالب چنین چیزی است؟ حتماً نه! پاسخ این کار چیزی شبیه همانی بود که پاکستان با اقدام نسنجیده ایران کرد. 🔸️ سه. اگر قرار باشد به اهدافی داخل قلمرو اسرائیلی اقدام نظامی انجام گیرد، باید از مبدأیی غیر از خاک ایران باشد. چیزی شبیه همان حمله به جولان که در زمان حاج قاسم در انتقام حمله اسرائیل به پایگاه تی 4 انجام گرفت، یا حمله مشترک نیروی قدس و حزب الله که منجر به کشته شدن 17 نظامی اسرائیلی در زمستان 93 شد. 🔸چهار. سطح پاسخ به اقدامات اخیر اسرائیل می‌تواند حمله به اهدافی در خارج از سرزمین‌های اشغالی باشد؛ نظیر حمله به اربیل یا اهداف اطلاعاتی اسرائیلی‌ها در کشور آذربایجان یا حتی همین میدان نفتی آذربایجانی‌ها در دریای خزر که در اختیار یک شرکت اسرائیلی است. با این شرط البته که حتما تلفات انسانی اسرائیلی داشته باشد! 🔸پنج. با این حال، زیر ضربه بردن اهداف اسرائیلی در این کشورها خطر افزایش تنش ایران با همسایگانش را هم بالا می‌برد و این به شدت به زیان ایران است و ایضا همان چیزی که اسرائیلی‌ها دو دهه است طالب آنند. اقدام اخیر در اقلیم کردستان تنش‌های ما را با عراق در حالی افزایش داد که ما با این کشور وارد فاز توافق نامه‌های امنیتی شده بودیم که یک اتفاق بی‌سابقه در روابط دو کشور است. در فقره پاکستان هم دستاورد خاصی حاصل نشد. حالا باید محاسبه کرد که اقدام مستقیم نظامی عليه منافع اسرائیلی در خاک یا آب آذربایجان، در صورت موفقيت و البته احتمال پاسخ آذربایجان چقدر می‌تواند برایند برداری منافع ملی را تامین کند. 🔸️ شش. ایران از نظر راهبردی موفق به خلق ارزش افزوده‌هایی در ورای مرزهای خود شده و در آستانه تبدیل به یک قدرت منطقه‌ای در ورای مرزهای سیاسی خود به منافعی دست پیدا کرده. حالا متناسب با این منافع «باید» وارد کشمکش‌های امنیتی و نظامی و اطلاعاتی ورای مرزهای سیاسی‌اش شود، اگر قصد ادامه این مسیر را داشته باشد. این یعنی ایران اگر بخواهد سرپنجه‌های قدرت خود را ورای مرزهای جغرافیای سیاسی خود شکل بدهد، حتما در ابتدای امر با هزینه‌ها و کنش و واکنش‌هایی روبرو خواهد شد. پیشبرد این پروژه نیاز جدی به حمایت افکار عمومی در داخل دارد. به خصوص آنکه پروژه قدرتمندی ایران بدون اتکا به وجه میلتاریستی و نظامی‌گری صرف به مانند عربستان و اسرائیل و مصر حاصل شده. شاهد این مدعا آنکه در قیاس بین جی دی پی کشورها و خرجی که کشورها برای مسائل نظامی و دفاعی خود می‌کنند، ایران جزو سه کشور آخر جدول در میان کشورهای منطقه است. حتی از کشوری مانند آذربایجان هم پایین‌تر است. به همین دلیل این پروژه به جد نیازمند حمایت افکار عمومی است. 🔸️ هفت. همه اینها را گفتم که این را بگویم، تصمیم گیری در این شرایط سخت است. این شرایط وقتی سخت‌تر می‌شود که بدانیم نه نخبگان سیاسی نه مسئولان و نه تریبون‌داران هیچ‌کدام متوجه جامعیت این شرایط نیستند. چهره‌ها و نخبگان ما یا متوجه منافع ملی ایران در منطقه نیستند و نسخه‌های هضم در نظم موجود را می‌پیچند. یا با پیچیدن نسخه‌های نظامی و جنگی متوجه عواقب ویران کننده بعدی آن نیستند. جمهوری اسلامی ایران یک گروه سیاسی یا نظامی مانند انصار الله یمن یا حزب الله لبنان نیست که تصمیم‌هایش عواقب نداشته باشد؛ یک دولت و حاکمیت است که در عین پیمودن مسیر قدرتمند شدن، مسئولیت یک جامعه 80 میلیون نفری را هم به عهده دارد و البته که نشان داده به قدرت هم صرفاً نگاه نظامی و امنیتی ندارد. هر چند در یک منطقه آشوب زده که شرق و غرب و شمال و جنوبش حداقل یک قرن است درگیری‌های امنیتی و نظامی دارد، تأکید زیادی بر «امنیت» دارد. همه اینها یعنی به راحتی نمی‌تواند خود را وارد درگیری‌هایی کند که می‌تواند دامنه‌شان گسترده شود. به جمع طلاب کشور بپیوندید👇 🇮🇷 http://eitaa.com/joinchat/1380515853C10a5183d72