زنده ماندیم و قویتر شدیم
5 روز از جنگ تحمیلی دوم گذشته و حالا میشود برنامه اسرائیل را واضحتر دید:
گام اول شبیه سازی یک 7 اکتبر، غافلگیری گسترده با استفاده از پوشش مذاکرات و دولت خوابزده ایران، نابودی راس فرماندهی سپاه و هوافضا. انسداد تمام خروجی های موشکی غرب، هک و انهدام پدافندی. زمینگیر کردن پایگاههای غربی ارتش، ترور گسترده در مرکز، انفجار در شهرها با تصور بمباران. و دریک کلمه: ایجاد احساس خلا قدرت در ایران، که بسیار موفق بود.
اما گام بعدی، که تا امروز شکست خورده، شورش شهری بلافاصله و سقوط حکومت مرکزی بود. تصور بر این بود که پس از چنین ضربه وحشتناکی و تداوم آن برای 24 تا 48 ساعت، شبهای پر از انفجار و روزهای پر از شایعات، بستر بیرون آمدن "مردم"فراهم میشود.
هوسی که مستقیما حاصل تجربه 401 است. اینقدر رسوا که نتانیاهو شخصا میگوید زن، زندگی آزادی! اکانتهایشان (و همراهی عجیب بعضی اصلاح طلبان ساده) با گشت و حجاب و فیلترینگ توییت میزنند و خیال میکنند با این تحریک ها مردم بیرون میریزند. توهمی که براندازان و خصوصا پهلوی به اسرائیل فروختند.
سلطنت طلبان جدی فکر میکنند انقلاب 57 یک "شلوغی" بود. از خوشی زیاد یا حماقت، عده ای بیرون ریختند و مسئولین (پدر احمقش) فرار کردند و انقلاب شد! پس اگر باز هم مسئولین نباشند و عده ای شلوغ کنند، چرا دوباره اتفاق نیفتد؟! البته پهلوی در پس این رویا فروشی از تجربه دیگری هم استفاده کرد: آویزان شدن به دم خارجی. بالاخره خودشان که خبر دارند پدر بزرگش را بریتانیا شاه کرد و پدرش را آمریکا. این وامانده هم نهایت هوشش را به خرج داد و آویزان اسرائیل شد تا ایران را بمباران کند و ایشان را شاه! به همین رسوایی.
اما نتانیاهو و ترامپ چرا چنین هوسی را باور کردند؟ پاسخ مشخص است: ززا. بزرگترین شبیه ساز انقلاب در ایران. در حالی که کف خیابان زندگی عادی جریان داشت در فجازی حکومت هر شب سقوط میکرد. گرچه نهایتا واقعیت پیروز میشود اما هنوز بخشی از خارج نشینان در زندان ذهنی اند. مهمتر اینکه "توهم فروشی" یک کسب و کار شد. امروز بخش اصلی حامی اسراییل همان شبکه ززا است. صد البته (نا)سیاست رهاسازی فرهنگ و خیابان و فاصله فضای مجازی فارسی با واقعیت هم تاییدی بر تصور چیرگی ززا شد. اما این 5 روز بادکنک را ترکاند.
حالا که عوامل نفوذی رجوی بین مردم خرابکاری میکنند بهتر میفهمیم شعارهای "به تو چه؟" "سرت تو کار خودت باشه" "بدن خودمه" "تذکر آزار است" "مراقبت فضولی است" چه هدفی داشت. حجاب فقط بهانه 401 برای فردی سازی و جامعه زدایی بود که تهش هم برسند به "تیم ملی دیگران"! یعنی قطع ارتباط ایرانی با خاکش. 401 برای چنین روزی بود که دختر و پسر این سرزمین بگوید این "جنگ دیگران" است! اتفاقی که عینا در لبنان (آرمانشهر فرهنگی بعضی) افتاد و نصر الله را کشت و لبنان را تقدیم کرد.
برگردید به پنج روز گذشته، مردم از هر رنگی نه تنها ضدایران نشدند بلکه چنان یکپارچگی بینظیری نشان دادند که وسط بازانی مثل علی دایی، فردوسی پور و خادم هم مجبور به موضعگیری شدند، هرچند خنثی. کاملا برعکس ززا. یعنی نه تنها مردم ایران بلکه بدنه اجتماعی معترضین 401 را هم نشناختند. اشتباه نکنید، شکافها بسته نشده بلکه ما همبسته شدیم! یکی با فریادش یکی با سکوتش.
واقعا باورنکردنی است که 3 سال بعد از جامعه زدایی ززا امروز بسیاری تبدیل به شهروندانی متحد برای کشف مافیا شده اند! افراد عادی موارد مشکوک را پیگیری میکنند، اینقدر که 113 و 114 امکان پاسخگویی ندارند! مساجد دوباره کانون نگهبان محله شده، افراد به هم تذکر فیلم نگرفتن میدهند و دلسوز ایران اند. داریم بچه هایمان را پس میگیریم.
حالا فقط در 4 روز کمر عملیات نفوذ شکسته و اسرائیل به موشک باران خارجی برگشته است. یکپارچگی بی نظیر مردمی علیه تجاوز بیگانه به خاک ایران، سیلی سخت واقعیت در صورت اسراییل و آمریکا بود. آخر نتانیاهو از کشوری تقلبی و ترامپ از دولتی 300 ساله، چه میفهمند ایران کجاست؟!
در ایران فقط 12 ساعت بعد از حذف دو لایه فرماندهی هوافضا، ستاد کل، سپاه، پدافند، قوای نظامی غرب کشور، 5 نفر از 12 سرلشگر کشور، سپاه توانست صدها موشک به تل آویو شلیک کند. این 24 ساعت افسانه ای نه تنها در گذشته بی مانند بلکه آینده ایران را هم تغییر داد.
بازگشت دراماتیک ایران حضور مستقیم آمریکا را عقب انداخت، اما مهمتر تجربه ذهنی ایرانیان بود که به قبل و بعد از 23 خرداد تقسیم شد. برخلاف حزب الله، ایران نشان داد یک کشور و دولت-ملت است که به سرعت بازیابی و همبسته میشود. نشانه اش عدم نگرانی عمومی از ترور رییس سازمان اطلاعات سپاه. حالا تصور تلخ جای خالی رهبری هم نه تنها منجر به فروپاشی نمیشود بلکه ذهنیت ایرانی با این تجربه تاریخی به بازیابی سریع نظام باور دارد. با این تفاوت که اگر خدای نکرده در صورت اقدام دشمن باشد، جانشین منتقم میخواهد!