✅ تلاش برای استحاله فرهنگی ایران در دوران حکومت رضاخان 🔸از جمله اقدامات در راستای استحاله فرهنگی در دوران رضاخان پهلوی (۱۳۰۴–۱۳۲۰ خورشیدی)، می‌توان به تلاش‌ها برای تغییر خط فارسی به لاتین و یا لااقل اصلاح آن اشاره کرد. هرچند این طرح‌ها در نهایت به اجرا درنیامد، اما این اقدامات بخشی از پروژه مدرن‌سازی و غربی‌سازی بود که رضاخان و حکومتش دنبال می‌کرد. تلاش‌ برای تغییر خط فارسی با همراهی افراد اثرگذار و در چند بخش صورت می‌گرفت: ۱. پیشنهاد تغییر خط فارسی به لاتین: در دهه ۱۳۱۰ خورشیدی، برخی روشنفکران و مقامات دولتی تحت تأثیر اصلاحات آتاتورک در ترکیه (تغییر خط عربی به لاتین در ۱۹۲۸)، پیشنهاد تغییر خط فارسی به الفبای لاتین را مطرح کردند. انگیزه اصلی آنها، تسهیل سوادآموزی و نزدیکی به غرب بود. آبراهاميان در «تاریخ ایران مدرن» اشاره می‌کند که رضاشاه تحت تأثیر اصلاحات آتاتورک، به فکر تغییر خط افتاد، اما با مخالفت‌های گسترده مواجه شد.(Abrahamian, 2008: 89). نیکی کدی در ایران مدرن، ریشه‌ها و نتایج انقلاب، توضیح می‌دهد که برخی روشنفکران طرفدار غرب، تغییر خط را راهی برای پیشرفت می‌دانستند، اما این طرح اجرایی نشد. (Keddie, 2003: 96) ۲. تشکیل انجمن اصلاح خط: در سال ۱۳۱۷ «انجمن اصلاح خط» به ریاست محمدعلی فروغی تشکیل شد تا امکان تغییر یا اصلاح خط فارسی را بررسی کند. این انجمن به دنبال کاهش دشواری‌های نگارش فارسی بود، اما مخالفت‌های فرهنگی و مذهبی مانع از اجرای تغییرات اساسی شد. علی انصاری ذکر می‌کند که این انجمن بیشتر بر اصلاح خط متمرکز بود تا تغییر کامل آن( Ansari, 2003: 68) هوشنگ شهابی اشاره دارد که برخی روحانیون و نویسندگان، تغییر خط را تهدیدی برای هویت اسلامی و ادبیات فارسی می‌دانستند. (Chehabi, 1990: 180) ۳. اصلاحات جزئی در خط فارسی: اگرچه تغییر کامل خط انجام نشد، اما برخی اصلاحات جزئی در دستور خط فارسی اعمال شد، از جمله: حذف برخی حروف کم‌کاربرد و استانداردسازی شیوهٔ نگارش کلمات. در همین زمینه استفان کورنین توضیح می‌دهد که دولت بیشتر بر یکسان‌سازی آموزش خط تأکید داشت تا تغییر بنیادین آن. ( Cronin, 2013: 145) 🔸البته مقاومت و مخالفت‌هایی در برابر تلاش برای تغییر خط وجود داشت و مانع تغییر خط بودند. از جمله: مخالفت روحانیون که از جانب ایشان تلاش برای تغییر خط، به عنوان حمله به قرآن و هویت اسلامی تلقی می‌شد؛ مقاومت ادبا و نویسندگان که بسیاری از ادیبان مانند ملک‌الشعرای بهار معتقد بودند که تغییر خط، ارتباط نسل‌ها با ادبیات گذشته را قطع می‌کند؛ و عدم حمایت عمومی؛ چون مردم به خط فارسی عادت داشتند، تغییر آن را ضروری نمی‌دانستند و بنابراین با این تلاش‌ها همراهی نمی‌کردند. اما آبراهاميان توضیح می‌دهد که ترس از قطع ارتباط با میراث ادبی، مانع اصلی تغییر خط بود. (آبراهاميان، ١٣٨٩: ۱۲۵) 🔸نتیجه‌ اینکه اگرچه در دوره رضاشاه بحث‌های جدی درباره تغییر خط فارسی به لاتین یا اصلاح آن مطرح شد، این طرح‌ها به دلیل مخالفت‌های فرهنگی، مذهبی و ادبی هرگز اجرا نشد. بعدها در دوره محمدرضاشاه نیز این بحث‌ها تکرار شد، اما خط فارسی بدون تغییر اساسی باقی ماند. *منابع برای مطالعه بیشتر: -Abrahamian, Ervand (2008).A History of Modern Iran. Cambridge University Press. - Keddie, Nikki R. (2003).Modern Iran: Roots and Results of Revolution. Yale University Press. - Ansari, Ali M. (2003).Modern Iran Since 1921: The Pahlavis and After. Longman. - Chehabi, Houchang E. (1990).Iranian Politics and Religious Modernism. Cornell University Press. - Cronin, Stephanie (2013).The Making of Modern Iran: State and Society Under Riza Shah, 1921-1941. Routledge. - Katouzian, Homa (2006).State and Society in Iran: The Eclipse of the Qajars and the Emergence of the Pahlavis. - تاریخ ایران مدرن. ترجمه محمد ابراهیم فتاحی. نشر نی. (ص ۱۲۵) - فروغی، محمدعلی (۱۳۷۸).خاطرات محمدعلی فروغی. به کوشش حبیب یغمایی. به جمع طلاب کشور بپیوندید👇 🇮🇷 http://eitaa.com/joinchat/1380515853C10a5183d72