📜 بخوانید| «نورچشمی»؛ داستان ثبت چهره شهدا توسط یک نوجوان 📚 داستان «نورچشمی»، اثری که انتشارات سوره مهر به تازگی منتشر کرده است، در خرمشهر می‌گذرد. شخصیت اصلی داستان، نوجوانی به نام ماجد است که پس از آغاز جنگ تحمیلی در خرمشهر تصمیم می‌گیرد با دوربین عکاسی برای حفظ هویت شهدا و زخمی‌ها به خصوص مادرها و فرزندانشان از چهره‌هایشان عکاسی کند. 🖋 این داستان به قلم مهدیه جلالی به شکل طنز گونه‌ای روایت شده است، تا خشونت موجود در جنگ مثل استخوان تیزی گلوی مخاطب را خراش ندهد و طعم شیرین امید و زندگی در تلخی جنگ از یاد نرود. 🖋در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «با دوربین می‌توانستم پرواز کنم، لابلای مرغ‌های دریا اوج بگیرم و بعد ناغافل شیرجه بزنم سمت ماهی‌های کوچک فرز. یا توی نخلستان با بلبل خرما، شیره رطب‌ها را بمکم و زیر سایه پیش‌ها چرت بزنم یا بروم توی نیزار و با سنجاقک‌های رنگی حرف بزنم و بگویم هر وقت خزال دلش از امه گرفت و رفت لب شط و خواست پاهای حنا بسته‌اش را توی آب بزند و دلش را خالی کند، روی شانه‌هایش بنشینند و دلداری‌اش بدهند.» 🆔 @hozehhonar_ir