▫️تلنگر ✒️اشک های حقیقی تاریخ باتمام عظیم بودنش دربرابرآن زجرهاکه برای اسلام برده شده هیچ نیست... 😭 دلم میگیردکه انتظارنکندبامرگم پایان یابد. دلم میگیردازروضه های بی معرفت، ازاشکهایی بی حس وازناله های بی محتوا... 😭😭 درتاریخ که می گردم بانویی بزرگواررامی بینم که ایستاد، مردانه، درزمانی که مردی به معنای حقیقی به اندازه ی انگشتان دست بود... 😭 مادری که تنها، دست برکمرامامش برد، دستی که فریادمیزد امامت علی مرتضی را😭، نگاهی که اقیانوسی درخودداشت ازحمایت تنهامردی که لایق امامت بود... 😭 وجانی که آمده بودقربانی شود😭، برای علی (علیه السلام)... 😭 وچه ظالمانه فریادآن دست را، امواج آن چشم هاراوجان آن وجودمطهرراخاموش کردند... 😭😭 برای علی(علیه السلام) جان دادن رابایدازفاطمه (سلام الله علیها) آموخت... برای دین استقامت کردن رابایداززهرای اطهریادگرفت... 😭 وآن اشک که درروضه برگونه می چکد فریادآن چشمهای مواج است که هدیه دادند عاشقانه جان دادن را، برای ولایت... واگر آن اشک سینه ات رانمی سوزاند، اگر شکننده دروازه ی خیبرنفست نمیشود بدان آلوده است به دنیــــــــــــــــــا😭😭 پس بخواه مــــــــــادرصیقل دهد اشک جاری برگونه ات را، تابیدارشوی... 😭😭😭 تابرخیزی،برخیزی برای اسلامی که ازیادهارفته، وبرای احیایش بایدجان بدهی... 😭 خدامی داندکه مردن راهمه بلدند... اماشهادت، تنهانصیب آنانی میشود که وارثان اشک های مادرحسن وحسینند😭😭😭 مراقب باشیم دنیااشکهای حقیقی روضه راازمانگیرد... 😭😭 ✒️گمنام •⊰❁⊱• ╔══◖══••══◗══╗ ┃@hozour_ta_zohour ┃ ╚══◖══••══◗══╝