🔖برگی از خاطرات حجت‌الاسلام موسوی‌فرد 🔻وقتی نام امام خمینی با روضه موسی بن جعفر(ع) پیوند می‌خورد 🔹بعد از تبعید حضرت امام دیگر حتی نام امام را هم نمی‌شد در جایی ذکر کرد. نصب عکس امام در همه جا ممنوع شده بود. منبرها را کنترل می‌کردند و به قول خودشان سروصداها را خوابانده بودند. در این شرایط ما به فکر افتادیم که به بهانه‌ای نام امام را مطرح کنیم، برای این کار تصمیم گرفتیم در مسجد بالاسر بعد از نماز آیت‌الله نجفی، دعای توسل بخوانیم. 🔹معمولاً بنده دعای توسل را شروع می‌کردم و می‌رساندم به نام مبارک امام موسی ابن جعفر (ع) و گریز می‌زدم به حضرت امام و ماجرای مدرسه‌ فیضیه و زندانی‌ها. به اواخر دعا که می‌رسید ... همه سرپا می‌ایستادند و دعا می‌خواندند. برای اینکه شناخته نشوم و گیر ساواک نیفتم وقتی که همه بلند می‌شدند من می‌نشستم و از زیر دست و پای جمعیت خارج می‌شدم. بعضی از شب‌ها هم دوستان عمامه‌ام را عوض می‌کردند و عمامه‌ی سفید بر سرم می‌گذاشتم. بعضی از شب‌ها لباسم را عوض می‌کردم و لباس عادی می‌پوشیدم... 🔹حدود یک و نیم تا دو سال برنامه دعا ادامه پیدا کرد. بالاخره برای جلوگیری از انجام این کار درهای ورودی مسجد بالاسر به حرم را با گچ و آجر مسدود كردند و جای نماز مرحوم آیت‌الله نجفی مرعشی را بستند به ناچار آقای نجفی نماز را در صحن حرم اقامه می‌کردند و به دنبال آن، مراسم دعا نیز در همان صحن حرم اجرا و جمعیت زیادی جمع می‌شد. یک شب که من در قم نبودم، آقای فلاح بلند می‌شوند که دعا را بخوانند. مأمورین ساواک و ژاندارمری وارد صحن می‌شوند و به ضرب و شتم زوار می‌پردازند و عده‌ای را هم دستگیر می‌كنند. 📚منبع: خاطرات حجت‌الاسلام سید محسن موسوی فرد(کاشانی) ، مرکز اسناد انقلاب اسلامی @markazasnad