🔖 روایتی از آیتالله العظمی محمدعلی اراکی
🔻التماس دعای فرمانده متفقین پس از نماز باران آیتالله خوانساری
🔹جمعیتی درب منزل مراجع ثلاث آمدند. آقای خوانساری، آقای حجت، آقای صدر. ایشان گفتند بروید حقوق واجبیه را ادا کنید تا آسمان و زمین هم فتح برکات کنند... مردم آمدند پیش آقای خوانساری گفتند آقا شما بیایید و نماز استسقاء[طلب باران] را برپا کنید. ایشان جواب نداده بود و موکول به بعد فرموده بودند.
🔹... بعضی منافقین میگفتند اگر آقا برود و نماز بخواند همگی در آب غرق میشوید! اگر دیدید ابر شد زود برگردید که در آب باران غرق میشوید! تمسخر زیاد میکردند. یک نااهل ناجنسی هم رفته بود و به رئیس متفقین گفته بود که فردا روز جمعه، یک جمعیتی مجهز شدهاند که بیایند و چاه آب شما را از روی حسادت پر کنند؛ چاه آب آنها هم سر راه خاکفرج بود...
🔹روز جمعه بسیاری حرکت میکردند تا به پل میرسند که از آنجا به خاکفرج بروند مسئول متفقین به توپچیها دستور آمادهباش میدهد اما خدا در دلش میاندازد که صبر کنیم ببینیم که چه کار میخواهند بکنند و با دوربین نگاه میکند میبیند همه علما در ابتدای جمعیت در حرکتند و عمامههایشان را از سر برداشتهاند و با پای برهنه میآیند... خلاصه میبیند این جمعیت به این گستردگی آمدند و از جلوی اینها رد شدند...
🔹روز شنبه هم باران نیامد ولی شب یکشنبه حدود 4 ساعت باران آمد با قطراتی بسیار درشت و سنگین مثل اینکه آسمان غیظ و غضب داشته باشد... بعد هم که این عمل اتفاق افتاد از رئیس متفقین پیام آمد که حضرت آقا معلوم میشود شما با خدای آسمان و زمین ارتباط مستقیم دارید، شما را به خد ا قسم یک دعا هم برای ما بکنید، ما خسته شدیم از بس که از خانه و اهل و عیال خود دور افتادیم.
📍مشروح در
irdc.ir
📚منبع: نشریه پیام انقلاب، آذر ماه ۱۳۶۳
@marka_zasnad