قرارگاه راهبردی جوانان مومن و انقلابی🇮🇷
همه اینها در چند ثانیه اتفاق افتاد، تا جایی که چشم کار می‌کند، دشت است و کمی دورتر، کوه. چشم‌ش دنبا
قصه‌ای که در آبسرد اتفاق افتاد، هالیوودی‌تر از چیزی بود که رسانه‌ها تعریف کردند؛ هالیوودی، در حد فیلم‌های علمی – تخیلی. قبل از این‌که بعضی جزئیات جدید قصه را مطرح کنم، بگذارید به چند شبهه فنی در خصوص ترور شهید فخری‌زاده پاسخ بدهم. اول؛ از همان موقع این موضوع مطرح شد که چرا دکتر فخری‌زاده در اتومبیل ضدگلوله ننشسته بود. پاسخ این است که خودروی ضدگلوله و زرهی برای سفرهای جاده‌ای استفاده نمی‌شود. چون وزنش به شدت بالاست و برای مسافت‌های طولانی طراحی نشده و نمی‌تواند سرعت ۱۸۰ تا ۲۰۰ کیلومتری کاروان اسکورت را تحمل کند. خودروی زرهی برای سفر درون‌شهری و آن هم نهایتا برای ۳-۴ ساعت است. حتی شخصیت‌های طراز اولی که از خودروی ضدگلوله در سفرهای استانی استفاده می‌کنند، تیم حفاظت خودروی زرهی را از راهی غیر از رانندگی جاده‌ای به مقصد موردنظرشان منتقل می‌کند. همان خودروی زرهی هم ضعف بزرگی دارد، مثل تمام خودروهای معمولی که من و شما سوار می‌شویم. جلوی رادیاتور ماشین نمی‌تواند بسته باشد. چون جوش می‌آورد. بنابراین نمی‌شود جلوپنجره ماشین زرهی را هم بست. حتی ماشین رئیس‌جمهور آمریکا که معمولا به ایمنی‌اش مشهور است، جلوپنجره دارد. ولی تفاوت‌ش این است که اگر کسی بخواهد رئیس جمهور آمریکا را به روش دکتر فخری‌زاده ترور کند، احتمالا موفق نمی‌شود. چون ماشین رئیس‌جمهور ایالات متحده، ۲ موتور دارد و درجا از کار نمی‌افتد. دوم؛ چرا محافظین همراه دکتر فخری‌زاده در ماشین نبودند؟ شهید فخری‌زاده در سفرهایی که همسر‌شان او را همراهی می‌کرد، اجازه نمی‌داد که محافظین در ماشین باشند. تیمی که روی چنین شخصیتی کار اطلاعاتی می‌کند، از این مساله نیز قاعدتا باخبر می‌شود. سوال این است که اگر محافظین در ماشین بودند یا یکی از آن‌ها راننده خودرو بود سرنوشت ماجرا فرق می‌کرد؟ به احتمال ۵۰ درصد بله. چون تیم حفاظت هوشیار می‌شد و واکنش مناسب نشان می‌داد. با خودروهای دیگر ارتباط می‌گرفت و آن‌ها با ماشین، راه را می‌بستند و شخصیت را از محل خارج می‌کردند. سوم؛ آیا واقعا ترور از راه دور صورت گرفت؟ جواب، بله است. روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی که اخیرا منتشر کرد، از قول منابع امنیتی نقل کرد که تیم ترور از سلاح FN MAG‌ ساخت بلژیک برای این ترور استفاده کردند. سلاح به صداخفه‌کن مجهز شده و روی بازوی رباتیک کار گذاشته و با دوربین‌ تشخیص چهره همراه بوده. اما نحوه ارتباط سلاح به چه صورت بوده که تیرانداز به صورت آنلاین و در کمتر از ۳ دقیقه – به قول نویسنده نیویورک تایمز – هدف را حذف کرده؟ نیسانی که منفجر شد قرار بود برخی مدارک را از بین ببرد. این انتظاری است که آدمیزاد از ۲۵۰ کیلوگرم تی‌ان‌تی دارد؛ که رد پایش را از بین ببرد. اما مدارک از بین نرفت. مودم ارتباطی سلاح با ماهواره اسرائیلی – به روایتی ارتباط مودم با یک پهپاد و آن پهپاد با ماهواره – در صحنه کشف شد. مودمی که زیر کاپوت یا در موتور وانت کار گذاشته شده بود. آیا تیم حفاظت جَمِر – دستگاه ایجاد اختلال در امواج رادیویی – همراه داشت؟ پاسخ منفی‌ست. اما این پاسخ منفی ادامه دارد. تیم اگر جمر به همراه داشت هم نمی‌توانست کاری از پیش ببرد. چون جمرهایی که در ایران استفاده می‌شود، تا فرکانس ۲۰۰ مگاهرتز را مختل کند، از پس این مودم بر نمی‌آمد که با فرکانس ۱۰۰۰ مگاهرتز کار می‌کرد! چرا جمری قوی‌تر نداریم؟ چون تاکنون چنین تهدید و عملیاتی طراحی نشده بود و اصولاً اقدامات ایمنی و امنیتی با استفاده از تجربیات و پیش‌بینی‌ها، طراحی می‌شود. تا به حال کسی هیچ وقت به چنین فرستنده‌ای بر نخورده بود. شواهد و مدارک نشان می‌دهند که طراح و مجری این ترور، نه یک گروه تروریستی که یک دولت و سرویس اطلاعاتی است. هرچند مقامات کشور ما انقدر همه چیز – حتی ناکارآمدی‌های داخلی – را گردن آمریکا و انگلیس و اسرائیل انداخته‌اند که این موضوع برای مردم لوث شده، اما شواهد نشان می‌دهد که دولت اسرائیل پشت این ترور بوده حتی اگر مسئولیت‌ش را نپذیرد. اول به خاطر های‌تِک بودن تجهیزات. این تجهیزات چیزی نبوده که یک گروه تروریستی یا پیمانکاران ترور مافیایی به آن دسترسی داشته باشند. دوم، به خاطر دقیق بودن بیش از اندازه عملیات و نحوه استفاده موفق از تجهیزات. محافظ دکتر فخری زاده اگر خودش را به او نمی‌رساند، در آن لحظه هیچ خراشی بر نمی‌داشت. شاید فقط آن ۲۰ تا ساچمه‌ی بعد از انفجار را یادگاری بر می‌داشت. اما خبری از ۴ گلوله جنگی در پای چپ‌ش نبود. چون تنها تلفاتی که تیرانداز می‌خواست بگیرد، دکتر فخری زاده بود و اصولا دوربین‌ها چهره‌‌ی او را شناسایی کرده بودند. ادامه دارد👇👇👇 ‌╭━━━⊰◇⊱━━━╮ @javaan_enghelabi🇮🇷 ╰━━━⊰◇⊱━━━╯