📗بریدهای از کتاب طرح کلی اندیشۀ اسلامی در قرآن
ایمان و پایبندی به تعهدات
«اِنَّما كانَ قَولَ المُؤمِنينَ»، اما مؤمنين چهجورند؟ مؤمنين اينجور نيستند. ببينيد فرهنگ قرآنى اين است. قرآن لغتمعنى دارد، فرهنگ اختصاصى دارد. مؤمن در اصطلاح قرآن بهاينمعناست كه دارد اينجا بيان میكند: «اِنَّما كانَ قَولَ المُؤمِنينَ» همانا بود سخن مؤمنان، «اِذا دُعوا اِلَى اللهِ وَ رَسولِهِ» چون فراخوانده شدند بهسوى خدا و پيامبرش، «لِيَحكُمَ بَينَهُم» تا خدا و پيامبر ميان آنان قضاوت بكند، سخنشان اين بود، «اَن يَقولوا» كه گفتند، «سَمِعنا وَ اَطَعنا» شنيديم و فرمان برديم. که عرض كردم، شنيديم يعنى فهميديم، نه به گوش شنيديم؛ شنيديم يعنى نيوشيديم، اصطلاح سمع، «اَو اَلقَى السَّمعَ وَ هُوَ شَهيدٌ»، سمع و شنوايى در قرآن، در موارد بسيارش ـ كه ديشب اتفاقاً در حين مطالعۀ قرآن، بنده به مورد ديگری برخورد كردم و البته يادداشت نكردم، چون زياد است ـ بهمعناى فهميدن است، نه بهمعناى شنيدن با گوش، با اين جارحه و عضو خاص، بلكه بهمعناى فهميدن است. اينها میگويند ما فهميديم؛ يعنى آگاهانه مؤمن شديم. همان بحثى كه در دورۀ قبل كرديم كه ايمان بايد آگاهانه باشد.
«سَمِعنا وَ اَطَعنا» پس از آنکه ايمان آورديم آگاهانه، آنوقت اطاعت هم ورزيديم. «وَ اُولئِكَ هُمُ المُفلِحونَ» اينهايند به مطلوب دستيافتگان. فلاح يعنى موفقيت، پيروز شدن و به هدف و مقصود دستيافتن، البته بهمعناى رستگارىـ يعنى رَستن ـ هم در بعضى از لغات آمده، اما غالباً فلاح كه براى مؤمنين میآيد، با همين معنايى كه ما عرض كرديم كه معناى معمولى لغت است، متناسبتر است. «وَ اُولئِكَ هُمُ المُفلِحونَ» آنانند آنكسانىكه به هدف و مقصود دست يافتند. «وَ مَن يُطِعِ اللهَ وَ رَسولَهُ» آنکسیکه اطاعت كند خدا را و رسولش را، «وَ يَخشَ اللهَ» و از خدا بيم برد، «وَ يَتَّقهِ» و از او پروا كند، «فَاُولئِكَ هُمُ الفائِزونَ» آنهايند به منظور و مقصود دستيافتگان. «فوز» هم به همين معناست.
#کتاب_طرح_کلی_اندیشه_اسلامی
╭━━━⊰◇⊱━━━╮
@javaan_enghelabi🇮🇷
╰━━━⊰◇⊱━━━╯