اهداف در یک تشکل تربیتی
آگاهی به مراتب اهداف و توجه به آنها در هنگام برنامهریزی یکی از نیازهای اساسی برنامهنویسی است چرا که بسیار پیش میآید در هنگام برنامهریزی به مرتبهای از اهداف بسنده میکنیم که هیچ اثری در برنامهریزی ندارد. اهداف را در یک تقسیم بندی کلی به چهار سطح تقسیم کردهاند:
۱ ـ هدف غایی
هدف غایی در نظام تربیت اسلامی برگرفته از شناخت انسان (به عنوان موضوع تربیت) در دیدگاه اسلام است و باید در جای خود از آن بحث کرد.
۲ ـ اهداف کلی
اهدافي است برگرفته از تحلیل هدف غایی و نیازها. این اهداف، فراتر از شرايط زماني و مكاني تعيين ميشود چراکه توجه به شرایط، در طراحی اهداف تفصیلی نقش میآفریند، نه در تعیین اهداف کلی. اهداف كلي، تنها چارچوب تعيين اهداف تفصيلي و اهداف جزئي را مشخص ميكند.
۳ ـ اهداف تفصیلی
اين اهداف، حد قابل انتظار از اهداف کلی را در چارچوب الگوي هدفگذاري برای متربیان، تعیین میکنند. به بیان دیگر، آن بخش از اهداف کلی که در شرایط کنونی و با توجه به امکانات موجود قابل دسترسی هستند، اهداف تفصیلی نام دارند.
۴ ـ اهداف عملیاتی و ویژگیهای آن
هیچ یک از سه گروه اهداف بالا به صورت مستقیم نمیتوانند در برنامهریزی نقشی داشته باشند، بلکه اهداف کلی نیز باید تبدیل شده و یک مرحله دیگر نازل شوند. در حقیقت بر اساس آن مرتبه بعدی اهداف است که میتوان برنامهریزی کرد و در مرحله بعد با توجه به آن، برنامه را نقد کرده و عملکرد را مورد ارزیابی قرار داد. این مرتبه بعدی اهداف عملیاتی نام دارد.
برای نمونه اگر ثابت شود که هدف غایی ما در نظام تربیتی اسلام «عبودیت» است و براساس منطق دستیابی به اهداف کلی، مراتب «اسلام»، «ایمان»، «توحید»، «صلاح»، و «مجاهده» به عنوان اهداف کلی تربیت تعیین شوند، آنگاه با بررسی امکانات خودمان و ظرفیتهای مخاطبان به این نتیجه میرسیم که از آن سطحی که در اهداف کلی تعیین شده، فلان مقدار مشخص با امکانات موجود ما و ظرفیت مخاطبمان هماهنگ است و فعلاً میتوانیم به دستیابی به این اندازه مطمئن باشیم. این سطح از هدف، اهداف تفصیلی ما خواهد بود ولی این هدف هم هنوز کلی است.
مثلاً ما در مرحله اهداف تفصیلی به این نتیجه میرسیم که تا فلان زمان معین میتوانیم صفت «ایمان» و «تقوی» را تا حدی در مخاطب ایجاد کنیم. ولی دو عنوان «تقوی» و «ایمان» به کار برنامهریزی نمیآیند.
اکنون نوبت آن است که مشخص کنیم برای اینکه بخواهیم صفت ایمان و تقوی در مخاطب ایجاد شود دقیقاً چهکار باید کنیم و اینجا است که ما این اهداف را عملیاتی میکنیم و میگوئیم انسان مؤمن انسانی است که اولاً فلان حد معین از شناخت را داشته باشد، ثانیاً شناختهایش به گونهای باشد که به احساس تبدیل شود، ثالثاً احساسش به گونهای باشد که به عمل منتهی شود. به بیان دیگر این حد از معرفت که میزانش برای ما معلوم است، هدفی است که میتوان براساس آن برنامهریزی تربیتی کرد، و این همان هدف عملیاتی است که سه ویژگی اساسی دارد:
ـ قابلیت دستیابی داشته باشد.
ـ قابلیت برنامهریزی بر اساس آن میسر باشد.
ـ قابلیت ارزیابی عملکرد براساس آن ممکن باشد.
مربی محور، نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی
@morabi_masjed