⛔️شبکه نمایش خانگی؛ پروژهای خزنده برای تخریب فرهنگ
در سالهای اخیر، شبکه نمایش خانگی، بهجای آنکه مکملی سالم و متعهد برای نظام رسانهای کشور باشد، عملاً به میدان جولان ابتذال و پروژهای خزنده برای تغییر سبک زندگی جامعه ایرانی اسلامی تبدیل شده است. این تغییر، نه در قالب توصیهها و گفتگوهای صریح، بلکه در زیرپوست داستانها، شوخیها، روابط عاطفی، و ظواهر تصویری در حال رخ دادن است.
دیالوگهای آغشته به شوخیهای جنسی، تصویرسازی از روابط خارج از چارچوب خانواده، قبحزدایی از برخی ناهنجاریها مانند مصرف سیگار و مشروبات الکلی، و مهمتر از همه، استفاده ابزاری از زن ـ بهمثابه ابژه جنسی یا ابزار جذابیت صحنه ـ تنها بخشی از این جریان نگرانکننده است.
یکی از پدیدههای تأسفبار که با عادیسازی در تولیدات این شبکه همراه شده، نمایش مکرر سیگار کشیدن زنان است. این امر، صرفاً یک رفتار شخصی نیست، بلکه نوعی تطهیر فرهنگی برای یک ناهنجاری اجتماعی است که میتواند به الگوسازی غلط در میان نوجوانان و جوانان دختر منجر شود. متأسفانه این رفتار که زمانی نماد اعتراض یا انحراف تلقی میشد، اکنون با پوششی «هنری» یا «روشنفکرانه» در حال جا انداختن در ضمیر ناخودآگاه مخاطب است.
زنان در بسیاری از سریالهای شبکه خانگی، یا ابژههای جنسی اند
(مفعول،شیء) که با پوششهای نامتعارف و رفتارهای تحریککننده، صرفاً در خدمت کشش رواییاند، یا نقشآفرینانیاند که از هرگونه هویت فرهنگی، خانوادگی و دینی تهی شدهاند. این تصویرهای مخدوش، نه تنها به زن ایرانی آسیب میزند، بلکه بنیان خانواده را در معرض تهدید قرار میدهد.
از سوی دیگر، ترویج نوعی سبک زندگی شهری، فردگرایانه، بیقید، و فارغ از مسئولیتهای اجتماعی و خانوادگی، در بستر روایتهای شبکه خانگی، به گونهای ماهرانه صورت میگیرد که مخاطب را آرامآرام از ریشههای خود جدا میکند. این پروژه «بیهویتسازی»، با ظاهر فریبنده و پرزرقوبرق، اما محتوایی سمی، دقیقاً در نقطه مقابل سیاستهای کلان فرهنگی جمهوری اسلامی ایران قرار دارد.
در این میان، غفلت یا همراهی مشکوک برخی نهادهای نظارتی و فرهنگی، فرصت رشد و اثرگذاری بیشتری به این جریان داده است. نبود نظارت دقیق، بیتوجهی به خطوط قرمز فرهنگی، و بعضاً حمایت پنهان برخی مسئولان، زمینهساز تثبیت این سبک زندگی جعلی در ذهن مخاطبان شده است.
اما این تعفن فرهنگی، گرچه اکنون با عطرهای فریبنده داستان و تصویر پوشیده شده، دیر یا زود بوی خود را خواهد داد. آن روز، شاید برای جبران دیر باشد.
م. عماد
@javaan_enghelabi🇮🇷