نکاتی در خصوص سیاست ابهام هستهای
۱. سیاست ابهام در عرصه هستهای، چندان جدید نیست. از قدیم الایام هدف این بود که دشمنان نسبت به توان واقعی ما تردید داشته باشند و این خود می توانست هم سپری جهت حفاظت از سایر نقاط قوت باشد و هم تا حدی بازدارندگی اتمی را به شکلی نوین و آستانهای به ارمغان آرد، کما اینکه پیش از حملات دشمن به تاسیسات هستهای، برخی محافل خارجی تخمین میزدند که در صورت حمله به ایران، تهران به سمت بمب حرکت خواهد کرد.
۲. اما با وقوع جنگ تحمیلی، این سیاست ابهام، از بخشِ نهایی یعنی ساخت یا عدم ساخت بمب، به کل زنجیره صنعت هستهای تسری یافت که نمود اصلی آن در قطع همکاری با آژانس بود.
۳. اکنون نیز این ارزیابی صادق است که سرویسهای غربی و عبری کاملا کور و کر شدهاند. نشانه آن نیز یکی ارزیابیهایِ متواتراً متناقضِ رسانههای غربی و همچنین خواست اصلی اروپا و آمریکا جهت همکاری مجدد با آژانس است.
۴. اما طبعاً این سوال وجود دارد که وضعیت کلی صنعت هسته ای کشور پس از حملات دشمن چگونه است؟ با توجه به این سیاست ابهام، تنها یک جمله میتوان گفت: صنعت هستهای ما مانند ققنوس از میان خاکستر برخواهد خاست کما اینکه این برخاستن نیز آغاز شده است.
۵. در خصوص حفظ بازدارندگی اتمی نیز این احتمال وجود دارد که کشور به سمت اتخاذ تاکتیکهای جدید حرکت کند( در اینجا منظور من به طور خاص ساخت بمب نیست) زیرا طرحها در این زمینه نیز متنوع است/محلل
@javaan_enghelabi🇮🇷