کبوتر که میپری تو حرم امام رضا میخوری آب و دونه از کرم امام رضا تو فضای حرما شبونه پرواز میکنی با خودت میخونی و تمرین آواز میکنی میدونی یه جایی هم کبوتراش گشنه میشن سقاخونه نداره آب بخورن تشنه میشن بال و پرهاشون همش خاکی میشه دلاشون میسوزه افلاکی میشه بقیعه یه دنیا درده ، مزار چهارتا مَرده غربتش ما شیعه هارو به خدا دیوونه کرده بقیعه نداره بارگاه ، میتابه شبا بهش ماه دلگیره هوای اونجا هر کی دید فقط کشید آه ... آه و واویلا واویلا ، آه و واویلا واویلا ... اینجایی که نداره یه خادم و یه زائری اینجایی که نداره یه صحنی و یه زائری اونجا که تاریکه و شمع و چراغی نداره داره غصه از در و دیوار اونجا میباره پنجرش حکم ضریحو داره و مقدسه انگاری توی حصاره و شبیه قفسه چی میشه زائر اون حرم بشیم زائر آقای با کرم بشیم خدا اون روزو بیاره ، بسازیم اونجا مناره ببینیم امام حسن هم ضریح زیبایی داره یا حسن عزیز زهرا ، آقای غریب و تنها یه عنایتی به ما کن ببینیم اون روزو آقا ... یا حسن عزیز زهرا ، یا حسن عزیز زهرا ... 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir