تیر مژگان تو وقتی که کمان میگیرد عالم از برق نگاه تو امان میگیرد ساقیا خانه ات آباد که در مِیکده ها آدم از باده ی چشمان تو جان میگیرد من به قد قامت رعنای تو قامت بستم تو عبادت نکنی قلب اذان میگیرد مُهر و سجاده و محراب همه محو تواَند اصلاً از شوق تو مسجد هیجان میگیرد هر که دلداده ی آن چهره ی زیبا باشد در همان کوچه که هستی تو مکان میگیری روی قبر من اگر پا بگذاری روزی از قدم های تو قلبم ضربان میگیرد 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir