لالایی لالایی لالایی گلم
ان شاءالله بزودی میادش عموت
لالایی لالایی عزیز دلم
بمیرم چقدر زرد شده رنگ و روت
لالایی لالایی لالایی گلم
تو هستی علی جان همه هست من
لالایی لالایی گرسنت شده
نکش ناخن اینقد رو دست من
لالایی لالایی لالایی گلم
میاد از تو قنداق تو بوی مُشک
الهی که مادر بمیره برات
که لبهات شده از عطش چوب خشک
... لالایی لالایی لالایی علی ...
تو از بس تو خیمه زدی دست و پا
بابات اومد و برد میدون تورو
و اِن تَرحَمونی به جایی رسید
که کشتند یه مشت نامسلمون تورو
دیگه مادرت خیلی تنها میشه
میمونه رباب و عذاب و غمت
بهت قول میدم که از روی نِی
دوباره در آغوش میگیرمت
شد این شیش ماهی که بودی پیشم
پُر از روزهای پُر از خاطره
همین گاهواره برام کافیه
بذاره که تنهایی یادم بره
... لالایی لالایی لالایی علی ...
چقدر آرزوها که داشتم برات
میخواستم بشی یک یل حیدری
چقدر دوست داشتم یه روزی برام
بخونی برام اذون علی اکبری
چقدر آرزوها که داشتم ولی
همه آرزوهام شدن یک سراب
حالا باز سرت روی نیزه علی
میشی سایه بونی برای رباب
تو رفتی و امیدم از دست رفت
دیگه کار خیمه میشه یکسره
دعا میکنم عصر روز دهم
الهی که گهواره غارت نره
... لالایی لالایی لالایی علی ...
#حضرت_علی_اصغر
#شب_هفتم_محرم_1395
#روضه
🆔
@javadieh
🌐
www.javadieh.blog.ir