گریه میکنم آخ مثه بچگیام یه شب دیگه هم بشه روضه بیام تویی و شب روشن توی چشام منم و دل تیره و روی سیام به نخ کرمت دلمو پینه بزن یه سری به دیوونه ی دیرینه بزن یادته پدرم دست منو میگرفت میگفت پسرم اینجوری به سینه بزن ... حسین وای ، حسین وای ... بیشتر از همیشه تو دلم غمته چی شده کوچه ها پُره پرچمته توی خیابونا وقتی علم میبینم یعنی که دیگه ماه محرمته به فدای تو و به فدای علمت کم منو قبول میکنی به کرمت هر کسی تو مسیر تو قدمی گرفت برسه قدمش یه روزی به حرمت ... حسین وای ، حسین وای ... نگاها به کتیبه ی مکتبته خبرایی تو روضه ی هر شبته دلی که شده سفره نشین حرم روزی بگیر خیمه ی زینبته خیمه ی خواهرت خونه ی اُمیدمه منو بده نشون بگو که مُریدمه وقتی میخوره آب میگه بیچاره رباب به یاد عطش و گلوی بُریدمه ... حسین وای ، حسین وای ... 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir